وفای به عهد پس از شهادت
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید منصور معمار چهاردهم شهريور ۱۳۴۳ در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش غلامرضا، بنا و معمار بود و مادرش ساره نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم آبان ۱۳۶۱ در عينخوش توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به قلب، شهيد شد. مزار او در امامزاده يحيای زادگاهش واقع است.
ما میریم تا شما راحت برید کربلا
پدرش هم میخواست او درس بخواند اما منصور تصمیمش را گرفتهبود که برود.
گفت: «بابا! ما میریم تا شما راحت برید کربلا.»
راضی شدیم و او رفت.
(به نقل از مادر شهید)
لقمه حلال
رفتم داخل باغ و چند تا انجیر چیدم. از باغ که بیرون آمدم، منصور ایستادهبود. میوه را جلویش گرفتم و گفتم: «بخور!»
گفت: «نمیخورم»
از خدا خواسته همه را خوردم. داشتم دستهایم را پاک میکردم که پرسید: «خوردی؟»
گفتم: «آره، میخواستی بخوری؟»
گفت: «حالا با هم چه فرقی داریم؟»
نمی دانستم منظورش از این حرفها چیست، گفت: «فرقمون اینه تو مال دیگران رو خوردی و من نخوردم.»
(به نقل از دوست شهید، ساسان مداح)
اگه روحانیت نباشه، اسلام نیست
با ناراحتی گفتم: «تا حالا کجا بودی؟»
گفت: «راهپیمایی ضدشاه بود.»
عکس امام از بین وسایلش افتاد زمین. گفت: «عکس آیتالله خمینیه. بابا! ما باید پیرو روحانیت باشیم، اگه اینها نباشن اسلام نیست ...»
(به نقل از پدر شهید)
وفای به عهد پس از شهادت
گفت: «خودم میبرمت مکه، خیالت راحت باشه.»
شهید شد. موقع قرعهکشی از او خواستم کمک کند. منصور به قولش وفا کرد و ما رفتیم مکه.
(به نقل از مادر شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت