خاطره‌‌ای از شهید «غلام ترکی‌زاده»
دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۴
مادر شهید تعریف می‌کند: «در یکی از شب‌ها خواب دیدم که همان بانوی قد خمیده و همان دخترها پیش من آمدند و گفتند مادرجان ناراحت نباش و من در جواب گفتم ناراحت نیستم بلکه افتخار می‌کنم که غلام من برای خدا برود.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «غلام ترکی‌زاده» يكم مهر ماه 1343، در روستای جغين از توابع شهرستان رودان ديده به جهان گشود. پدرش ناصر، كارگر بود و مادرش كنيز نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. سال 1360 ازدواج كرد كه حاصل آن دو پسر بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست‌ و ششم آبان 1364، در ميمک توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر، شهيد شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

رطز

افتخار می‌کنم فرزندم در راه خدا به شهادت برسد

قبل از اینکه شهید به خدمت مقدس سربازی اعزام شود، خواب دیدم که شش عدد دختر با یک بانوی قد خمیده روزه می‌خوانند و اسامی اهل بیت را می‌برند، من در همان حالت خواب داشتم گریه می‌کردم و بعد دیدم همان بانوی قد خمیده به یکی از دخترها گفت «دست مادر را بگیر و به او بگویید تمام گناهان شما بخشیده شده است» و بعد من از خواب بیدار شدم.

روز بعد شهید پیش من آمد و گفت «مادرجان اسم من جهت خدمت مقدس سربازی در آمده و من هم دوست دارم به خدمت مقدس سربازی بروم» و من پانصد تومان پول داشتم که همه آن مبلغ را به پسرم دادم تا در ایام سربازی خرج کند و همیشه می‌گفت «دوست دارم به جبهه بروم».

چند روز از رفتن شهید به خدمت سربازی گذشته بود که دوباره خواب دیدم چند نفر دورش هستند و دارند قرآن می‌خوانند. بعد از گذشت چند هفته شهید مرخصی گرفت و به خانه آمد. شهید در یکی از این ایام مرخصی گفت «مادر، این سفر آخر من است و من شهید می‌شوم» و من در جوابش گفتم «خداوند همیشه یار و همراهت باشد» و دوباره در یکی از شب‌ها خواب دیدم که همان بانوی قد خمیده و همان دخترها پیش من آمدند و گفتند مادرجان ناراحت نباش و من در جواب گفتم ناراحت نیستم بلکه افتخار می‌کنم که غلام من برای خدا برود.

(به نقل از مادر شهید)

رطز

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده