معرفی کتاب؛
کتاب " بهشت بوی تو می دهد" بازنویسی زینبانه ها و خاطرات زنان جانباز و ایثارگر کرمانشاهی از عصر انقلاب تاروزگار دفاع مقدس است که توسط مهرداد رضایی فر گردآوری و و نوشته شده است.
کد خبر: ۴۲۳۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۳
تازه‌ترین رمان محمد رضا بایرامی با عنوان «باد و کاه» از سوی انتشارات نیستان منتشر شد.
کد خبر: ۴۲۳۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
کد خبر: ۴۲۳۱۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
سردار شهيد غلامعلى نژاداكبر؛
نويد شاهد مازندران، غلامعلى نژاداكبر - ملقب به جواد - فرزند اسماعيل در خانواده اى كشاورز در سال 1340 در روستاى بيشه سر از توابع شهرستان بابل به دنيا آمد. در سال 1357 موفق به اخذ ديپلم فنى در رشته برق شد. در عمليات كربلاى 5 با سمت فرمانده گردان صاحب الزمان شركت داشت صبح روز 12 اسفند 1365 در منطقه شلمچه در اثر اصابت گلوله مستقيم به ناحيه سينه به شهادت رسيد و مفقودالاثر شد.
کد خبر: ۴۲۳۱۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
معرفی کتاب؛
شهیدان قلم در راستای معرفی شهدای فرهنگی استان کرمانشاه توسط فرزانه جلیلیان 225 صفحه تهیه و تدوین شده است.
کد خبر: ۴۲۳۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
نخستین برنامه «شب وصل» ویژه نکوداشت «حمید حسام» نویسنده معاصر برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۲۳۰۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
نویسنده یار محمد عرب عامری
بايد با شوهرت بسازي و خوب زندگي كني! اگه با هم نسازين و بخواين دعوا راه بيندازين، اميد نداشته باش كه من با زنم دعوا و بدرفتاري كنم! من زنم رو دوست دارم و به هيچ قيمتي هم حاضر نيستم كه به خاطر ديگران باهاش اوقات تلخي كنم. حواست رو جمع كن، سعي كن زندگي شيريني داشته باشي.
کد خبر: ۴۲۳۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
معرفی کتاب حوزه زنان دفاع مقدس
کتاب مجموعه خاطرات "عروس های جنگ(جلد دوم -هرمزگان) حاوی پنج خاطره از دوران خواستگاری تا جشن ازدواج پنج همسر شهید استان هرمزگان به قلم سمیه باستین از نویسندگان حوزه دفاع مقدس استان هرمزگان می باشد
کد خبر: ۴۲۳۰۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۱
کتاب گذرگاه کربلا پس از چهار سال تحقیق و مصاحبه با رزمندگان استان مرکزی گردآوری و پس از تایید فرمانده وقت لشگر ۱۷ در دوران دفاع مقدس توسط انتشارات سفیران طلائیه منتشر شد...
کد خبر: ۴۲۳۰۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۱
خاطراتی از شهدای واحد اطلاعات و عمليات لشکر 41 ثارالله؛
ناگهان صـداي فـرياد و هياهوي عراقي ها درميان صداي انفجار گلوله ي خمپاره اي که ميان شان به زمين خورد، گم شد . نمي دانم آن خمپاره را کدام فرشته ي نجاتي فرستاد.
کد خبر: ۴۲۲۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۹
معرفی کتاب؛
کتاب «گردان بلدرچین ها» به قلم اکبر صحرایی با روایتی طنز گونه به بیان ماجراهایی واقعی دوران دفاع مقدس می پردازد.
کد خبر: ۴۲۲۹۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۹
از مجموعه «نشانه های سرخ»؛
مجموعه کتاب های «نشانه های سرخ» حاوی گزیده وصایای موضوعی شهدای استان البرز در موضوعات «حجاب، نماز ، یاد خدا، تعلیم و تربیت، مادر، ولایت فقیه، تقوی، جهاد، شهادت، راه شهید...
کد خبر: ۴۲۲۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۹
کد خبر: ۴۲۲۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
نویسنده محمد مهدی عبدالله زاده
آن‌سال‌ها شب‌نشینی رفتن رسم بود؛ مخصوصاً زمستان‌ها. تا دیروقت هم طول می‌‌کشید. علی پنج شش ساله بود. او روي کول من بود و رضا روي کول بابا. زمین پوشیده از برف و یخ‌زده بود. باد سردی می‌‌وزید. برای همین یک کت انداخته بودم روی سرش. چند قدم که از خانه‌ي عمه دور شدیم، گفت:«آبجی خسته شدی!».
- عیب نداره! راحت باش سرت رو بگذار روي دوشم!
- ای‌کاش خونه‌ي ما همین بغل بود. دلم برات می‌‌سوزه. داری هِن هِن می‌‌کنی
کد خبر: ۴۲۲۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
کتاب کوشک زلزله مجموعه خاطرات جانباز و رزمنده دفاع مقدس جلیل عابدی است.
کد خبر: ۴۲۲۸۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۷
معرفی کتاب؛
کتاب «رهگذران جاوید» به قلم «توران خیری» و با بازآفرینی «مژگان مظفری» که با موضوع «زندگی‌نامه‌ی پنج فرزند اسماعیلی سه فرزند شهید حسین، ناصر و منصور دو فرزند جانباز علی و صفر»پرداخته است...
کد خبر: ۴۲۲۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۷
مسابقه کتاب خوانی «شهید عزیز» 9 چهارشنبه اسفند ماه 96 در سارى برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۲۲۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۶
معرفی کتاب؛
کتاب دیار غربت ویراستار «زهره علی عسگری» که به خاطرات «احمد مبهوتی»پرداخته است. که انتشارات «پیام آزادگان» آن را به چاپ رسانده است.
کد خبر: ۴۲۲۶۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۱
نوید شاهد یزد: کتاب "س مثل سقا" مروری بر زندگینامه شهید محمد حسین ذو الفقاری توسط سیده زهره علمدار به رشته تحریر در آمده است.
کد خبر: ۴۲۲۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۶
در این کتاب آمده است: گلوله ی توپ کنار نمازخانه به زمین خورد و منفجر شد. صف های نماز جماعت به هم ریخت. سقف قسمتی از نمازخانه فرو ریخت. وقتی گردوخاک تمام شد، چشمم به اکبر افتاد. همچنان با آرامش نماز می خواند. مثل کوه ایستاده بود.
کد خبر: ۴۲۲۵۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵