کتاب «برف می بارد گل سرخ» میکوشد جنایتهای دشمن بعثی را در بمباران بیمارستانی دور از منطقه نظامی را بازگو کند.
کد خبر: ۴۷۰۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱
فقط سكوت،نه!فرياد بي صدايي تو/ سكوت آينه اي !روشني!رسايي تو!/ شبيه شمع،كه در سوگ و جشن مي سوزد
کد خبر: ۴۷۰۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴
«سينه» چو برگِ بادِ خزانخورده ـ مرتعش/ از شاخة طراوتش افتاد و بعد؛ «خِش»/ اينك صداي خُرد شدن ـ زير پاي درد
کد خبر: ۴۷۰۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴
سوختي!پيشتر از انكه به پايان، برسي/ نه به پايان، كه به خورشيد درخشان، برسي/ پرسش سوختنت، ذهن جهان را، آشفت
کد خبر: ۴۷۰۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
دلت اگر چه گرفته،شب از چه، بي ماه است/ بخوان پرنده!سكوت بهار،جانكاه است/ دلت شكسته، پرت خسته،چشمهايت خيس
کد خبر: ۴۷۰۵۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴
يك روز سرنوشت تو، سر زد به جنگ ها/ چون شيشه اي كه بگذرد، از شهر سنگ ها/ سر زد كه شيشه باشد، اما بايستد
کد خبر: ۴۷۰۵۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
پنج اثر یک نقاش ایرانی در اجلاس «سازمان منع تسلیحات شیمیایی » که بازروایتی از وضعیت قربانیان سلاح های شیمیایی در ایران است به اندازه ای تاثیرگذار بود که مدیرکل OPCW را برای خرید یکی از نقاشی ها به غرفه ایران کشاند و در نهایت آن نقاشی به ایشان هدیه شد.
کد خبر: ۴۶۹۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۸
سرفه كرد و از كنار من گذشت،چفيه پوش آشناي اين محل / او هنوز سر به زير و ساده است،مرد با خداي اين محل/ مي تواني از نگاه زرد او،خوشه هاي درد را درو كني
کد خبر: ۴۶۸۹۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
چنان پروانه،دور شعله ي فانوس مي زد پر/ دل دريايي اش،بر گرد اقيانوس،مي زد پر / زمان پر كشيدن بود واز شوقي كه مي جوشيد
کد خبر: ۴۶۸۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۴
ببين كه مثل يك غزل،پر از هجاي زخمي ام /نسيم درد مي وزد ،به شاخه هاي زخمي ام / در انتهاي اين سفر،سري به خلوتم بزن!
کد خبر: ۴۶۸۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶
زخم تو زخم دل است،كهنه نمي شود اگر/ كهنه كه نه!مي شود،تازه تر و تازه تر/ چرخ زنان مي رسي،مرد ميان دار شهر
کد خبر: ۴۶۸۹۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
شبيه ابر شعله ور،دل سوار سوخته/ وفتح كرده قله را،مه شيار سوخته/ هنوز بوسه مي زند،به رد پاي زخم ها
کد خبر: ۴۶۸۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
انگار دريا،دل به رودي مي سپارد/ برسينه اش،وقتي سرم را مي فشارد/ بابا!دلم مثل نفسهايت،گرفته است
اما خجالت مي كشم،باران ببارد
کد خبر: ۴۶۸۹۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۷
جانباز بسیجی "حاج محمد رضا اکبری " در گفتگو با نوید شاهد اظهار می کند : از مردم می خواهم پشتیبان ولایت فقیه و زیر خط ولایت باشند از آنها می خواهم بسیجی زندگی کنند ، بسیجی بمانند و بسیجی بمیرند.
کد خبر: ۴۶۸۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۶
جانباز 70 درصد مازندرانى "ابراهيم عبديان" از اهالی شهرستان بهشهر، پس از تحمل سالها سختی ناشی از جراحات جنگ به خيل شهدا پيوست.
کد خبر: ۴۶۸۱۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۹
نوید شاهد - بمباران شيميايي شهر كردنشين حلبچه از سوي هواپيماهاي عراقي، يكي از حوادث حزن انگيز جنگ ايران و عراق بود. طبق آمار رسمي، در اين اقدام، بيش از پنج هزار غيرنظامي بي گناه كه بخش عمده آنها زنان و كودكان بودند، به شهادت رسيدند. سند زير خاطرات يكي از رزمندگان قرارگاه قدس است كه خود شاهد واقعه بوده است و براي آشنايي مخاطبان محترم با ابعاد فاجعه بار اين اقدام جنايت كارانه ارتش عراق درج مي شود.
کد خبر: ۴۶۷۹۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۵
یك نفر از كرانه اي مبهم، عاشقانه مرا صدا مي كرد/ نغمه ي آشنا و پر مهرش، مثل خون، در دلم شنا مي كرد/ گر چه در مبهمي مه آلود، مانده بودم غريب و سردرگم/ او مرا با طنين تبناك اش، از حضور خود، آشنا مي كرد
کد خبر: ۴۶۷۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
آتش خاموش را،خاكستري جا مانده ام / شعله آهنگم،ولي از شعله ها جا مانده ام / ريشه ام در آب مي نوشد،سموم درد را/ خنده ي زردم،كه در آغوش گل،جا مانده ام
کد خبر: ۴۶۷۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶
يكي بود، دو تا بود، سه تا بود همه بودند.در يك روز خدا، زير شلاق گرم گرما، در كوچه هاي شهر عشق، گنجشكگان خسته و تف زده در زير سقف خانه، كودكاني راكه لباسهاي رنگين بر تن داشتند و فارغ از امتحانات خرداد ماه، با همديگر تن به سايه سپرده بودند، نظاره مي كردند.
کد خبر: ۴۶۷۷۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۱
اگر چه شمعي و از سوختن، نپرهيزي/ نبينمت كه غريبانه، اشك مي ريزي/ بخند!گر چه تو با خنده هم،غم انگيزي
کد خبر: ۴۶۷۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵