سالروز ولادت/خاطرات/شهید
دوست می داشتند و این یک واقعیت بود و هست چون من برای آنها یک دلقک بودم زیرا خود ناراحتی هایی بسیار زیادی داشتم ولی ناراحتی های خود را در قلب خود می انباشتم و برای کسی بازگو نمی کردم و به ظاهر برای خود و دوستانم خیلی شاد بنظر می رسیدم.
کد خبر: ۴۱۱۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
خاطراتی از شهیدسید مجتبی هاشمی
محرم در راه بود و خون حسینی در رگ های شیعیان به جوشش درآمده بود. دل های نازکمان برای عزاداری و چشم هایمان برای گریستن بر مصیبت سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) و خاندان گرامی اش آماده بود.
کد خبر: ۴۱۱۲۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۲
دست نوشته شهید احمدرضا احدی
همه بچه ها آماده اند. منطقه پر از نیرو شده است. عده ای از بچه ها تمام بعد از ظهر را زیر بار گرمای دعای توسل خوانده اند. تو که باورت نمی شود امشب حمله باشد. آتش دشمن سنگین است.
کد خبر: ۴۱۱۱۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
شهید علی ابوالقاسمی
شهید علی ابوالقاسمی فرزند حسن در سال 1344 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 60/7/5در منطقه جنوب کوت شیخ خونین شهر به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۱۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
معرفی کتاب؛
کتاب «آموزشگار عشق»، به شرح خاطرات معلم شهید سید رضا مهدوی از رزمندگان لشکر 41 ثارالله کرمان می پردازد.
کد خبر: ۴۱۱۱۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۰
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی
اکبر عربیان از سربازان مومن و فداکار پایگاه هوایی اصفهان بود که در مدت کوتاه خدمت خود، به خاطر سجایای اخلاقی جناب سرهنگ بابایی از مریدان و دوستان نزدیک ایشان به شمار می آمد. با شروع جنگ او داوطلبانه به جبهه رفت و چند ماه بعد به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۱۱۰۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
شهید ابوالفضل حمزه ای
شهید ابوالفضل حمزه ای فرزند اکبر در سال 1342 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ60/7/2در جبهه دارخوین به مقام والای شهادت رسید.
کد خبر: ۴۱۱۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۰
روزهای چهارشنبه با دوستانش به کلاس درس یکی از شخصیتهای مذهبی می رفتند. در آخرین چهارشنبه برای رفتن به این کلاس که مباحث اخلاقی در آن طرح می شد- پدرم با ماشین اداره می روند.
کد خبر: ۴۱۱۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۰
حتما تا به حال مگسی را دیده اید که در دام تار عنکبوتی افتاده باشد. آن وقت ها که کوچک تر بودیم، گاهی مگسی را می گرفتیم، آن وقت آن را دردام عنکبوتی گیر می دادیم و لحظه ای بعد ... منظور همان حالت مگس است.
کد خبر: ۴۱۰۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۸
نورعلی شوشتری حالات عجیبی داشت، گویا خودش نیز می دانست که بعد از شهید حاج احمد کاظمی نوبت اوست.
کد خبر: ۴۱۰۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۸
خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی
در گروه فدائیان اسلام، قاسم ها و حبیب بن مظاهرهایی بودند که با رشادت، مقابل تجاوزکاران بعثی مقاومت می کردند. نوجوان های سیزده، چهارده ساله ای که انگار یک شبه مرد سی ساله شده بودند. دلیر و بی باک!
کد خبر: ۴۱۰۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۴
یادنامه امیر شهید عباس بابایی
هر سال پدرم، حاج اسماعیل بابایی، با برگزاری مراسم تعزیه خوانی در روزهای محرم، یاد و خاطره اباعبدالله الحسین، علیه السلام، و یاران آن حضرت را زنده نگاه می داشت.
کد خبر: ۴۱۰۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
شهدای روحانی
شهید حمیدرضا آگاه دوم اردیبهشت ماه سال یکهزار و سیصدو چهل و سه در شهر تهران دیده به جهان گشود و چهارم دیماه سال یکهزار و سیصدو شصت و شش در اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۰۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۲
اگر شهيد شده مباركش باشه در راه خدا شهيد شده.
ديدم شهيد داود سرش رو گذاشته روي قبرش دراز كشيده بود تا منو ديد گفت سلام مادر برام دعا كن
کد خبر: ۴۱۰۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۲
معرفی کتاب؛
کتاب " رویش یاس" روایتی از زندگانی و خاطرات شهید منصور زند اقطایی را بازگو می کند.
کد خبر: ۴۱۰۵۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
شهید حبیب الله بناییان
شهید حبیب الله بناییان فرزند حسین در شهریور سال 1339 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 60/1/29در جبهه ذوالفقاری آبادان در نبرد با مزدوران بعثی ندای حق را لبیک گفته و به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۱۰۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
شهید علی محمد غاری ساری
شهید علی محمد غاری ساری فرزند محمد در شهریور سال 1339 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 61/2/10 در حمله بیت المقدس جهت آزادسازی خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۰۳۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
شهید سید حسین اسماعیلی عراقی فرزند سید مصطفی در شهریور سال 1339 چشم به جهان گشود. او در تاریخ 62/1/3 در عملیات والفجر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۰۳۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
پدر شهيد محمد شاهين آقا حاج علي اكبر شاهين
زندگي اين خانواده خيلي ساده، محمد مملو از محبت و چراغ پرنور اين خانواده بود كه فداي اسلام و قرآن گرديد و آخرين حرفش اين بود «وجدانم قبول نمي كند من در خانه باشم دوستان در جبهه بجنگند» مگر خون من از خون آنها رنگين تر است.
کد خبر: ۴۱۰۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
خاطراتی از شهید
شهید می گفت: همیشه از جانب پدر و مادر نگران بود و به ما سفارش می کرد که حواستان به قلبشان باشد که مبادا از ما برنجند.
کد خبر: ۴۱۰۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۸