خواهر شهید «علی‌‏محمد تمدنی» نقل می‌کند: «می‌خواستم بگویم: می‌ترسم دیگه زنده نبینمت. گفت: گریه نکن. من همیشه زنده‌ام. هیچ‌وقت نمی‌میرم. درست می‌گفت. رفت و بعد از سه روز شهید شد.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید علی‌‏محمد تمدنی» دهم تیرماه ۱۳۲۸ در شهرستان آرادان چشم به جهان گشود. پدرش قربان، کارگر نجاری بود و مادرش حاجی‏‌خاتون نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان استوار دوم ارتش در جبهه حضور یافت. سی‌ام فروردین ۱۳۶۰ در اندیمشک به علت انهدام پلی که روی رودخانه سبزآب اندیمشک قرار داشت، درون رودخانه افتاد و بر اثر خفگی به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

من همیشه زنده‌ام

امتناع از حضور در مراسم سان

ششم بهمن‌ماه بود. روزی که به دستور شاه به نام انقلاب سفید در تقویم رژیم ثبت شده بود. در آن روز ارتشی‌ها باید رژه می‌رفتند و مثلاً پیشرفت کشور را به نمایش می‌گذاشتند، اما او از حاضر شدن در مراسم سان امتناع ورزید.

(به نقل از برادر شهید)

بنی‌صدر خائن است

به او گفتم: «برادرجان! دیگران اگه می‌گن، کسی پیگیری نمی‌کنه، اما تو یک نظامی هستی و برات دردسر می‌شه.» یادش می‌افتاد و دوباره شروع می‌کرد به ناسزا گفتن. در استخدام نیروی زمینی ارتش بود. بسیار از بنی‌صدر و سیاست‌هایش عصبانی بود.

گفت: «همه چیز مثلاً توسط بنی‌صدر هماهنگ شده بود. قرار بود در عملیات هواپیمای نیروی هوایی از ما حمایت کنند. آخه آدم به کی بگه به‌خاطر تنظیم نبودن ساعت حمله آن‌ها با نیروی زمینی، از یک گردان تانک که رفتیم جلو فقط هفت، هشت تا سالم برگشت. بقیه همه منهدم شه، چرا؟ چون هواپیما‌های ما با تأخیر آمدند. این آدم یک خائن نیست؟ نباید دارش زد؟»

(به نقل از برادر شهید)

من همیشه زنده‌ام و هیچ‌وقت نمی‌میرم

من همیشه زنده‌ام. هیچ‌وقت نمی‌میرم. این حرف‌ها را در جواب اشک‌های من می‌زد. داشت می‌رفت اندیمشک. برای خداحافظی آمده بود. گفت: «چرا گریه می‌کنی؟» می‌خواستم بگویم: «می‌ترسم دیگه زنده نبینمت.»اما گفتم: «واسه اینه که دارم زنده می‌بینمت.»

گفت: «گریه نکن. من همیشه زنده‌ام. هیچ‌وقت نمی‌میرم.» درست می‌گفت. رفت و بعد از سه روز شهید شد.

(به نقل از خواهر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده