اگر شهدا نبودند، اسلام هم نبود
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید حسین حمزه» نوزدهم فروردین ۱۳۴۸ در روستای طاق از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. پدرش ابوالقاسم و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ژاندارمری خدمت میکرد. چهاردهم مهرماه ۱۳۶۹ در ارومیه دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
میخواهم چهرههای زیبای پدر و مادرم را نظارهگر باشم
آخرین باری که شهید به دیدن ما آمده بود، گفت: «نمیدانم چرا این دیدار با دیدارهای قبلی تفاوت دارد! احساس میکنم بوی وداع و دوری از خانواده در فضای خانه پیچیده است. اصلاً دوست ندارم بخوابم؛ دلم میخواهد این بار فقط بنشینم و چهرههای زیبای پدر و مادرم را نظارهگر باشم تا سپیده صبح.»
(به نقل از خواهر شهید، طاهره حمزه)
بیشتر بخوانید: برای زنده ماندن «حسین» به پنج تن آل عبا(ع) متوسل شدم
زیارت عاشورا در محرم
در ایام محرم در حسینیه سرگرم بستن جامههای طوق و علم بودیم که شهید به جمع ما پیوست تا کار سیاهپوش کردن طوقها به پایان رسید. وقتی دهه اول محرم را پشت سر گذاشتیم، شهید پیشنهاد کرد که تا رسیدن بیست و هشتم ماه صفر، هر هفته مراسم زیارت عاشورا را برگزار کنیم. با تعدادی از جوانان روستا در مسجد قدیمی، در بیرون از روستا زیارت عاشورا برپا میشد. من هم که نُه ساله بودم در آن مراسم شرکت می کردم.
(به نقل از دوست شهید، سید رضا کیرکمالی)
بیشتر بخوانید: ایمان و اخلاقش زبانزد بود
شهادت در راه خدا
شهادت در راه خدا را افتخاری بزرگ میدانست و میگفت: «آیا خداوند مرا قابل و لایق میداند که شهید شوم؟»
(به نقل از خواهر شهید، طیبه حمزه)
اگر شهدا نبودند ...
برادرم همیشه به فکر رزمندگان و سربازان جبههها بود. هنگام برداشت و جمعآوری پسته و بادام میگفت: «باید مقداری از این خشکبار را برای رزمندگان و همسنگرانم ببرم.» کاش همیشه حرمت خون شهیدان اسلام را نگه داریم، چون اگر این شهیدان نبودند، اسلام هم نبود. امروز نام شهید افتخاری برای خانواده ما است و من از این موضوع احساس عزت و سربلندی میکنم.
آثار ما به صفحه گیتی نشان ماست/ تا بعد ما نگاه به آثار ما کنید
(به نقل از خواهر شهید، طیبه حمزه)
انتهای متن/