در آغوش پدر
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید محمدعلی اعرابی» بیست و هفتم خرداد ۱۳۴۶ در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش رضا، کارگر کارخانه بود و مادرش ربابه نام داشت. دانشآموز سوم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند ۱۳۶۳ در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و کمر، شهید شد. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده یحیای شهرستان زادگاهش به خاک سپردند. برادرش علی نیز به شهادت رسیده است.
توجه به خجاب
محمدعلی راجعبه حجابمان تذکر میداد: «روسریتان جلو باشد. آستینهای لباستان با حجاب باشد و ...» خودش همیشه وضو میگرفت. میگفت: «برای بعد از بازگشت از جبههام برنامه دارم. به فکر ازدواج من نباشید. بعد از این جنگ میخوام برم لبنان، برای نبرد دیگر.»
(به نقل از خواهر شهید)
عشق و ایمان محکم
بعضیها فکر میکردند محمدعلی و همه شهدا به خاطر یافتن شغلی به جبهه میرفتند. بعضیها اکنون هم، چنین فکری میکنند. در حالی که با وجود برخی سختیها و کمبودها در جبهه، چنان عشقی در رزمندهها به وجود میآمد که ایمانشان محکمتر میشد. من این عشق و ایمان محکم را در هر دو برادر شهیدم، علی و محمدعلی میدیدم.
(به نقل از خواهر شهید، طیبه اعرابی)
بیشتر بخوانید: از بیتالمال استفاده کردن، آدم رو خسته نمیکنه!
در آغوش پدر
وقتی محمدعلی شهید شد، خیلی ناراحت بودم. اصلاً آرام و قرار نداشتم. یک شب قبل از آوردنش به خوابم آمد. آمد داخل اتاق، مرا در آغوش کشید و گفت: «باباجان! ناراحت نباش، خودم اومدم پیشت.»
(به نقل از پدر شهید)
بیتالمال
بعد از عملیات خیبر، یک دوره شش ماهه به جبهه رفت. در این مدت عملیات صورت نگرفت. وقتی آمد همه به او گفتند: «محمدعلیجان! دیگه نرو!»
گفت: «شش ماه بیتالمال رو خوردم و عملیاتی انجام ندادم، حالا بمونم؟»
چند روز بعد به جبهه رفت و در عملیات بدر شرکت کرد و در همین عملیات هم به شهادت رسید.
(به نقل از مادر شهید)
انتهای متن/