لباسی که او را به استقبال شهادت برد
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید غلامعلی اشتری» بیست و پنجم آبان ۱۳۳۵ در شهر ایوانکی از توابع شهرستان گرمسار به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. ستوان دوم هوانیروز ارتش بود. ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. پانزدهم اسفند ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به بالگرد دچار سانحه هوایی شد و به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
شجاعت و فداکاری شهدا
برای خانواده شهدا ارزش زیادی قائل بود. دوستی در اصفهان داشت که شهید شد. او پای برهنه در تشییع جنازهاش شرکت کرد. گفتم: «پاهات تاول زده.»
گفت: «در مقابل شجاعت و فداکاری شهدا این کار مهمی نیست.»
(به نقل از مادر خانم شهید)
شوق رفتن را در او میدیدم
جلوی آیینه ایستاده بود و خودش را نگاه میکرد. گفتم: «داییجان! خودت رو میبینی؟»
گفت: «لباس ارتش برام خیلی ارزش داره. وقتی این رو میپوشم، انگار به استقبال شهادت میرم.»
گفتم: «این حرف رو نزن!»
گفت: «حالا که میرم جبهه، امیدی به برگشتنم نداشته باشین.»
شوق رفتن را در او میدیدم.
(به نقل از دایی و پدرخانم شهید، حبیبالله هاشمی)
من بدون او احساس غربت میکنم
از پدربزرگم در مورد شهادت پدرم و تشییع جنازهاش سؤال کردم. گفت: «روز تشییع جنازه، سربازی با دسته گل جلوی مردم حرکت میکرد. گریهاش لحظهای قطع نمیشد. هلیکوپترهای هوانیروز مردم رو گلباران میکردن. به سرباز گفتم: چرا این قدر گریه میکنی؟ گفت: من نگهبان اتاق سروان اشتری بودم. پدرم کشاورز بود. وضع مالی خوبی نداشتیم. موقع غذا صدام میزد و میگفت: بیا با هم غذا بخوریم. من هم کشاورزم، پس من و تو برادریم. هر وقت به مرخصی میرفتم پول سفرم رو میداد. با گریه گفت: من بدون او احساس غربت میکنم.»
(به نقل از فرزند شهید، مرجان)
انتهای متن/