فرمان رهبر باید اجرا شود
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید داود باقرزاده» بیست و سوم اسفندماه ۱۳۲۶ در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش محمدقاسم و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. راننده اتوبوس بود. بیست و یکم بهمنماه ۱۳۵۷ در پادگان جی تهران توسط عوامل رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.
مدیون شهیدتونم
«حاج خانم! پسرت کاری برای من انجام داده که تا آخر عمر مدیونشم.» من که از همهجا بیخبر بودم با تعجب پرسیدم: «مگر چه کار کرده؟»
گفت: «یک روز صبح که همسرم رفته بود سر کار، رفتم نانوایی. بچهها که سرگرم بازی و شیطنت بودند، پایشان به چراغ والر میخورد و خانه آتش میگیرد. داود در حال عبور از کنار منزل ما بوده که صدای جیغ و فریاد بچههایم را میشنود. سراسیمه وارد خانهمان میشود. جان بچههایم را نجات میدهد و آتش را خاموش میکند.»
(به نقل از مادر شهید)
فرمان رهبر
آن سالها ما تهران زندگی میکردیم. ساعت، دوازده ظهر را نشان میداد. در حال رسیدگی به بچهها بودم که داود به سرعت وارد خانه شد. ساکش را انداخت و گفت: «امام(ره) دستور داده هرکسی کارت پایان خدمت داره بره اسلحهخانه اسلحه بگیره. باید برم پادگان جی، بچهها اونجا جمع شدن.»
آن شب از داود خبری نشد. فردای آن روز خبر آوردند که اسلحهخانه را گرفتهاند. هرچه از داود میپرسیدم، کسی چیزی نمیگفت. تا آن که آقای تقوی، یکی از دوستانش، ماجرا را برای ما اینطور تعریف کرد: «همه بچهها برای گرفتن اسلحه هجوم آورده بودند، اما درِ پادگان به هیچ وجه باز نمیشد. داود گفت: «باید خودم برم درو باز کنم.»
گفتیم: «اگه بری دیگه برنمیگردی.»
گفت: «بالاخره یکی باید این کارو بکنه.»
سوار اتوبوس شد و به سمت پادگان رفت و با اتوبوس به در پادگان زد و آن را شکست. بچهها اللهاکبرگویان وارد پادگان شدند، اما داود در همان لحظات اول ورود، به گلوله بسته شد و به شهادت رسید. مردم پادگان را گرفتند و اسلحه به دوش جنازه داود را به سمت سردخانه تشییع کردند. روحش شاد!
(همسر شهید، به نقل از دوست شهید، تقوی)
انتهای متن/