مرا برای شهادتش آماده میکرد
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید غلامحسین کردینسب» یکم اردیبهشت ۱۳۳۹ در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش علیاکبر، نگهبان بود و مادرش حلیمه نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار عازم جبهه شد. هشتم آذر ۱۳۶۰ در بستان بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به شهادت رسید. مزار او در امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.
پیروزی با ما است
دوستان نگران بودند و دشمنان گوشه و کنار فعالیتهای مردم را به تمسخر میگرفتند. حرفهایشان ته دلم را خالی کرده بود. پرسیدم: «غلامحسین! فکر میکنی این همه برو بیا و شب نخوابیدنها به جایی برسه؟ آخه ما با دست خالی و ساواکیها و پلیسها تا دندون مسلح؟»
دستی به شانهام زد و گفت: «تا وقتی این جوونها پشت انقلاب باشن، مطمئن باش که پیروزی با ماست، ولو این که شهید هم بدیم.»
(به نقل از دوست شهید، ولیالله امیریان)
چشموگوش بسته از کسی اطاعت نکنین!
هرجا که کم میآوردیم، سراغ او را میگرفتیم. توی محل هیچکس مثل او بحث نمیکرد. اهل مطالعه بود. برای حرفهایش دلیل و منطق میآورد، از کتابهایی که خوانده بود. میگفت: «چشموگوش بسته از کسی اطاعت نکنین!»
(به نقل از دوست شهید، عسگری نقیبزاده)
مرا برای شهادتش آماده میکرد
آخر شب صد تومانی را از لای قرآن درآورد و گفت: «فردا ببر امامزاده! نذر کردم؛ حتما ببریها!»
صبح مشغول آشپزی بودم که پیدایش شد. گفت: «هنوز که نرفتی؟ این قدر سَرت رو با این قابلمهها بند نکن. برو امامزاده ببین چه جوونهایی آوردن و زیر خاک میکنن. همه بهخاطر ما رفتن.»
با این حرفها میخواست رضایت دهم برای رفتنش و آمادهام کند برای شهادتش.
(به نقل از مادر شهید)
انتهای متن/