خواهر شهید «محمدرضا طوسی» نقل می‌کند: «می‌پرسیدم: سر قبر خالی برای کی فاتحه می‌خونی؟ همیشه همان‌جا می‌رفت. می‌گفت: برای خودم فاتحه می‌خونم و دعا می‌کنم! همین‌جا خونه آخرت منه!»

پیش از شهادت مزارش را رزرو کرده بود

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید محمدرضا طوسی» چهارمین فرزند حاج صفرعلی و طیبه، بیست و پنجم شهریور ۱۳۴۹ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. درسش را تا دوم دبیرستان ادامه داد و برحسب تکلیف سلاح برادر شهیدش را به دست گرفت و برای اولین بار در سال ۱۳۶۵ راهی جبهه جنوب شد. برای آمادگی بیشتر جسمانی با دوستان خود در پارک جنگلی دامغان در اوقات بیکاری به ورزش رزمی می‌پرداخت.

پیش از شهادت مزارش را رزرو کرده بود

برادرش محمدعلی، بهمن‌ماه ۱۳۶۳ در مقر بانه-سردشت به دست ضدانقلاب شهید شد. در سال ۱۳۶۶ برای مرتبه دوم همراه دوستان خود به جبهه شمال غرب اعزام شد. درحالی که در روز دوم آذرماه ۱۳۶۶ در منطقه ماووت عراق، عملیات نصر هشت به همراه یکی از هم‌رزمان خود شهیدی را از قله به پایین انتقال می‌دادند، براثر انفجار گلوله خمپاره و اصابت ترکش به سر، به شهادت رسید.

خواهر شهید نقل می‌کند: «زمان جنگ در فردوس رضا، قبر آماده زیاد بود. با محمدرضا برای زیارت و قرآن خواندن بر سر قبر برادر شهیدمان زیاد می‌رفتیم. بعد از زیارت شهدا، صاف می‌رفت کنار قبری خالی و شروع می‌کرد به قرآن خواندن و خدابیامرزی دادن. می‌پرسیدم: «سر قبر خالی برای کی فاتحه می‌خونی؟» همیشه همان‌جا می‌رفت.» می‌گفت: «برای خودم فاتحه می‌خونم و دعا می‌کنم! همین‌جا خونه آخرت منه! اگه مُردم یا شهید شدم، بگین همین‌جا دفنم کنن.» آن‌قدر شهید آوردن که نزدیک بود به آن قبر برسند. خوشحال شدم که برای محمدرضا اتفاقی نیفتاده و حرف‌هایی که می‌زده از روی خیال و سیر شدن از دنیا بوده. آن قبر خالی ماند تا قسمت خودش شد. نمی‌دانم با آن خاک و قبر چه کرده بود که جنازه دیگری را قبول نکرد.»

به نقل قول از خانواده، پیکر شهید اشتباهاً به آذربایجان منتقل گردید و با پی‌گیری‌های لازم پس از سیزده روز به دامغان انتقال داده شد. پیکرش روی دستان امت خداجوی شهرستان تشییع و در جوار دیگر شهیدان فردوس رضای دامغان و در قبری که خود انتخاب کرده بود و مدت‌ها انتظار آرام گرفتن در آن را می‌کشید، دفن شد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده