شهید «حسین پریمی» دهم شهریورماه ۱۳۴۰ در دامغان به دنیا آمد. حسین که تمام نیازمندان روستا تنها امیدشان در سخت‌ترین شرایط بعد از معبود به او بود، نهم آذرماه ۱۳۶۰ در حالی که آرام بود و لبخند بر چهره داشت، خدای خویش را به نظاره نشست. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

نیازمندان روستا پس از خدا، امیدشان به حسین بود

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ در گوشه‌ای از کویر دامغان در روستای فخرآباد، چهارمین فرزند حاج يحيى از خوان بی‌منت خداوند نصیبش شده بود.

حسین مسافر نجات یافته کشتی حسین (ع) بود

دهم شهریورماه ۱۳۴۰ خورشیدی در حالی که حاج یحیی، هم‌نوا با تمام ذرات عالم به غربت کاروان عاشورا می‌اندیشید و با چشمانی نمناک به مولایش حسین اقتدا کرده بود، نام پسرش را حسین گذاشت تا از همان آغاز، مسافر نجات یافته کشتی حسین باشد.

استاد آهنگری

شهید حسین پریمی کودکی‌اش را در فخرآباد گذراند. تحصیلاتش را تا کلاس پنجم ادامه داد. پس از آن ترک تحصیل نمود و به پیشنهاد پدر برای کار در آهنگری مشغول به کار شد. حاج يحيى خود کشاورز بود و زبان زمین و خاک را خوب می‌دانست و می‌دانست که خدای خالق، جهان را پر از برکت و نور آفریده است و از خاک، نان و عشق و غیرت به بار می‌آورد. فرزندان نیز چونان پدر رشد یافته بودند. حسین در یکی از شب‌هایی که در تهران بود از ناحیه پا دچار سوختگی شدید شد و به ناچار دوباره به نزد خانواده برگشت و در کنار پدر مشغول کار شد.

بیشتر بخوانید: روی قبرم لاله‌ای سرخ بکارید

چندی بعد سیل عظیمی روستای فخرآباد را ویران کرد و خانواده حاج یحیی و تمامی اهالی روستا مهاجرت کردند. حاج يحيی در یکی از محله‌های قدیمی شهر به نام محله امام، خانه‌ای تهیه کرد و خودش مشغول کار کشاورزی شد. حسین در یک مغازه آهنگری مشغول کار شد. چندی بعد استاد آهنگر شد و توانست برای خودش به طور مستقل کار کند. البته به همراه یکی از برادرانش.

جنگ‌های نامنظم با دکتر چمران

خود را برای خدمت سربازی آماده می‌کرد. جنگ هم شروع شده بود. سیزدهم بهمن‌ماه ۱۳۵۹ پس از گذراندن دوره آموزشی در تهران راهی پادگان می‌شود و مدتی را هم در نیروی هوایی دزفول مشغول خدمت می‌شود. پس از گذشت چند روز به صورت افتخاری در ستاد جنگ‌های نامنظم شهید دکتر چمران ثبت نام می‌کند و عازم جبهه‌ها می‌شود. حسین که همیشه خندان بود، درد و رنجش را فقط در سکوت شب و در نگاه ستارگان به زمین، آهسته زمزمه می‌کرد.

نیازمندان روستا پس از خدا، امیدشان به حسین بود

حسین که تمام نیازمندان روستا تنها امیدشان در سخت‌ترین شرایط بعد از معبود به او بود، حالا باید در جایی دیگر وارد میدان می‌شد. در عملیات طریق‌القدس شرکت کرد. در فتح بستان بر اثر اصابت ترکش در نهم آذرماه ۱۳۶۰ در حالی که آرام بود و لبخند بر چهره داشت، خدای خویش را به نظاره نشست و فرشتگان بر این دیدار عاشقانه غبطه خوردند. پیکر پاک حسین در گلزار شهدای شهر دامغان آرام گرفته است.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده