عباس آرزویم را برآورده کرد
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید عباسعلی عزآبادی بیست و پنجم دیماه ۱۳۴۴ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش کبری نام داشت. دانشآموز اول متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیرماه ۱۳۶۱ با سمت تکتیرانداز در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره، به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای فردوسرضای زادگاهش قرار دارد.
این خاطره به نقل از خواهر شهید است که تقدیم حضورتان میشود.
عباس آرزویم را برآورده کرد
عباس چند سالی از من کوچکتر بود. خیلی به هم علاقهمند بودیم. عباس پر شیطنت و دوست داشتنی بود. تنها برادری که میتوانست پشتیبان خواهر باشد. گاهی شوخی میکرد و میگفت: «اگر من زیر قطار بروم و بمیرم، تو چه کار میکنی؟» میگفتم: «خودم را میکشم.» میگفت: «تو خودت را نمیکشی!» وقتی شهید شد معنای حرفش را فهمیدم. دفعه آخری که برای همیشه رفت، به اتفاق فامیل به بدرقهاش رفته بودیم. دستهایش را گرفتم. چقدر گرم بود! هنوز آن گرما را در تنم احساس میکنم!
عروسی برادر یکی از دوستانم بود. با خودم گفتم: «کاش! برادر ما هم زنده بود و عروسیاش را میدیدیم!» آن شب با اندوه بسیاری به خواب رفتم. عباس را همراه دایی شهیدم دیدم که به خانه وارد شدند. دایی گفت: «آنقدر گفتی عباس! عباس! این هم عباس! پس کو آتش و اسپندت؟» زنی بسیار زیبا مثل فرشتهها، همانطور که اهل دین میگویند همراه عباس بود. وقتی آتش و اسپند آوردم، گونههای آن زن را بوسیدم. جای لبهایم روی گونهاش ماند! ناگهان عباس گفت: «این هم زن و عروسی من که چشم انتظارش بودی!»
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی