دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۸
نوید شاهد – برادر شهید «داود مداح» نقل می‌کند: «خواهر کوچکم یک شب خواب دیده بود که حضرت امام (ره) با یک سید نورانی به منزل ما آمده بودند. حضرت امام (ره) رو به آن سید گفت: این پسر از مریدهای شماست. داود را به او نشان داد. بعد هم دستی به سر داود می‌کشد و به او لبخند می‌زند.» نوید شاهد سمنان به مناسبت روز ارتش، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

امام با یک سید نورانی به خانه ما آمدند!

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید داود مداح پانزدهم خردادماه ۱۳۳۹ در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش فرج‌‌الله و مادرش طاهره نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و ششم مهرماه ۱۳۶۰ در کرخه نور بر اثر اصابت گلوله به شكم، شهيد شد. مزار او در امامزاده يحيای زادگاهش واقع است.

این خاطرات به نقل از برادر شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

شعار سمنان! سمنان! در سالن پیچید
مسابقه‌ای بین سمنان و اصفهان برگزار می‌شد. بازیکن شماره ده اصفهان خیلی قوی بود. مربی تیم بسکتبال سمنان آقای عباس کاشیان، به داود گفت: «بازیکن شماره ده را باید راهش رو ببندی تا بتونیم نتیجه بگیریم.»

داود به خوبی آن بازیکن را مهار کرد. او نتوانست امتیاز بگیرد. داود توپ را از او گرفت و به طرف زمین حریف سه گام کرد که توپ را بیندازد در حلقه، آن فرد هم که از دست داود عصبانی شده بود، سیلی به گوشش زد. داود او را در آغوش گرفت و دستی به صورتش کشید و گفت: «این بازیه. ما که با هم دشمن نیستیم.» این کار داود باعث شد که کل سالن بگویند: «سمنان! سمنان!»

 

امام با یک سید نورانی به خانه ما آمد!
خواهر کوچکم یک شب خواب دیده بود که حضرت امام (ره) با یک سید نورانی به منزل ما آمده بودند. حضرت امام (ره) رو به آن سید گفت: «این پسر از مریدهای شماست.» داود را به او نشان داد. بعد هم دستی به سر داود می‌کشد و به او لبخند می‌زند. سر ناهار بودیم که خواهرم خوابش را تعریف کرد. داود دست از غذا برداشت. او تا مدتی شب‌ها را بیدار می‌ماند و ذکر می‌گفت.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده