چه زيباست جان را با شهادت بازپس دادن
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید غلامرضا ابراهيمطوسی يكم ارديبهشت ۱۳۴۹ در شهرستان دامغان به دنيا آمد. پدرش علیاصغر، كشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانشآموز اول متوسطه در رشته انسانی بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم اسفند ۱۳۶۶ در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش به صورت، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای روستای غنیآباد زادگاهش قرار دارد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
چه زيباست جان را با شهادت بازپس دادن
«فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحيوة الدنيا بالآخرة و من يقاتل في سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف نؤتية اجراً عظيماً. آنها كه زندگی دنيا را به آخرت فروختهاند، بايد در راه خدا پيكار كنند و آن كس كه در راه خدا پيكار كند و كشته شود تا پيروز گردد پاداش بزرگی به او خواهيم داد.»
اين وصيتنامه غلامرضا ابراهيمطوسی است به امت هميشه بيدار و متدين ايران:
سفارش و وصيت به شما عزيزان جز تذكر و يادآوری چيز ديگری نمیتواند باشد. چراكه ملت ما نشان داده است كه چگونه به ندای پيامبرگونه امام امتمان لبيک گفتند و از جان و مال و دنيایشان گذشتند. چراكه به اين حقيقت رسيدهاند كه تمامی هستی امانتی است در اختيار بشر و زمانی فرا رسد كه اين امانت بايد بازپس داده شود. پس چه زيباست كه جان را با شهادت بازپس داد و مال را در اختيار عاشقان حسين قرار داد.
بیشتر بخوانید: معجزهای در نوجوانی، شهد شهادت را نصیبش کرد
ای خفتگان! زندگی دنيا را به آخرت بفروشيد
اما به خفتگان بگويم، به آنان كه پس از چندين سال از انقلابمان هنوز در خواب غفلت به سر میبرند و پشت به صراط مستقيم و نور نمودهاند، از اين غفلت و خواب بيدار شويد كه اين انقلاب مانند كشتی نجات است و حبلالله است و بايد همگی و تمامی مسلمانان به اين حبل و رسيمان الهی چنگ زنيم تا از صراط مستقيم كه صراط ائمه نور و حسين (ع) و فرزندان شهيدش میباشد منحرف نشويم و بايد همانگونه كه در آيه فوق آمده است، زندگی دنيا را به آخرت بفروشيم كه اين تجارتی است با ارزش و نيک، چون در قبال اين تجارت جاودانی بودن در جنت و به لقاءالله رسيدن نصيبمان میگردد.
خواهرانم! در غمهای خود، صحنه کربلا را بخاطر آورید
وصيتم به پدر و مادرم اين است كه هرگز از شهادتم ناراحت نشويد، زيرا من راه حسين (ع) را انتخاب كردم و وصيت ديگر من به برادرانم اين است كه راه مرا ادامه دهيد و سلاح بر زمين افتاده مرا برگيريد و به ميدان نبرد بشتابيد و وصيتم به خواهرانم اين است كه هرگز از شهادتم ناراحت نشويد و هر وقت به ياد شهادتم افتاديد، به ياد امام مظلومان، حسين (ع) بيفتيد و صحنه كربلا را بخاطر آوريد.
وصيت آخرم به امت حزب الله اين است كه در دعاهای كميل، توسل و ديگر ادعيه شركت نماييد و سنگر مساجد و جمعهها و جماعتها را خالی نگذاريد. مرا در كنار مزار شهدای همين قريه به خاک بسپاريد.
منبع : کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان