«سیده زهرا حسینی» گفت: «وقتی سختیهای خود را با مصیبتهای حضرت زینب(س) مقایسه میکنیم، آرام میشویم و میبینیم در مقابل ایشان ما کاری نکردهایم. همیشه از صبر و استقامت حضرت زینب(س) الگو گرفتیم و با دل و جان مانند حضرت زحمت میکشیم.»
پدر شهید «محمد فخاری» میگوید: «حالت خواب و بیداری داشتم و در همین حال کسی درِ خانه را زد. با خود گفتم: چه کسی این موقع در میزند؟ آخر مهمان و این موقع؟! صدایی توی اتاق پیچید، شاید هم در درون من ندایی گفت: کسی که در میزند، حضرت زهرا(س) است، آمدهاند که در مراسم شهید شرکت کنند. همان لحظه عطر خاصی تمام فضای خانه و اتاقها را گرفت.»
حجتالاسلام «هادی ابراهیمی» گفت: «شهید سید حسن نصرالله فرزندش را به خط مقدم جبهه میفرستد، شهید میدهد و میگوید: خدا را شکر، تا الان خانواده شهدا را میدیدم، خجالت میکشیدم، خدا را شکر که شهادت برای ما کرامت بود.»
حجتالاسلام «هادی ابراهیمی» گفت: «مطرح شدن مجدد مسئله فلسطین به عنوان مسئله اول جهان، نه جهان اسلام بلکه فراتر از جهان اسلام که باعث آگاه شدن کشورها خصوصاً جوانان در دانشگاههای کشورهای غربی نسبت به این قضیه شد و اعتراض به عملکرد رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید.»
مادر شهید «علیاصغر اعوانی» گفت: «هنگامی که برای دیدن پیکرش رفتم، قلب سوراخ شدهاش را دیدم و بوی مخصوصی را که همیشه میگفت، احساس کردم و دیدم که چقدر زیبا است. همیشه میگفت: شهدا عطر خاصی دارند.»
«عباسعلی اکبریان» گفت: «استکبار جهانی تصور کرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ما ضعیف شده است و توانایی روبهرو شدن با کشور تمام مسلح عراق را ندارد، به همین خاطر به صدام ماموریت دادند که با بهانههای واهی به کشورمان حمله کند. ولی باید بگویم که متاسفانه یا خوشبختانه ملت غیور مسلمان ایران را نشناخته بودند و نمیدانستند که این مردم، مردمی هستند که اجازه نخواهند داد که به خاکشان، وطنشان، ناموسشان و به دینشان تجاوز شود.»