نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

دفاع از خاک و ناموس برای «محمد»، هزار بار ارزشمندتر از جانش بود

دفاع از خاک و ناموس برای «محمد»، هزار بار ارزشمندتر از جانش بود

حاج جعفر شرفیه می‌گوید: «محمد جلوی همه گفت: همه مرا حلال کنید. غیرت و تعصبم به من اجازه نمی‌دهد، من باشم و دوستانم به شهادت برسند. با شنیدن حرف‌های محمد به خودم بالیدم که پدر چنین فرزندی هستم. در دلم خدا را شکر کردم. پسرم مثل برادرش امیر، راهش را انتخاب کرده و دفاع از خاک و ناموسش برایش هزار بار ارزشمندتر از جانش است.»
حاج قاسم سلیمانی فردی بی‌بدیل و اسطوره‌ای حماسه‌ساز بود

حاج قاسم سلیمانی فردی بی‌بدیل و اسطوره‌ای حماسه‌ساز بود

ابوتراب کاتبی گفت: «حاج قاسم فردی بی‌بدیل و اسطوره‌ای حماسه‌ساز بود و خلاء وجودی او در منطقه پرآشوب خاورمیانه در حال حاضر و شرایط فعلی مقاومت به خوبی نمایان و برجسته است‌. اگر حاج قاسم میدان‌دار بود، شاید سرنوشت میدان مقاومت طور دیگری رقم می‌خورد.»
امام رضا (ع) او را برای سربازی در راه امام زمانش به ما بخشید

امام رضا (ع) او را برای سربازی در راه امام زمانش به ما بخشید

مادر شهید «سید حسن شاهچراغ» گفت: «پنج سالش بود که یک شب تب شدیدی کرد. دم‌دمای اذان صبح بود که دیدم بدنش یخ کرده و رنگش زرد شده است و گفتیم سید حسن مُرد. رفتم به پدرم خبر دادم و آمد بالای سرش و سید حسن را نذر امام رضا(ع) کرد و امام رضا(ع) را واسطه قرار داد تا حال بچه‌ام خوب شود. لحظاتی گذشت و بچه چشمانش را باز کرد. او زنده ماند تا در راه انقلاب اسلامی و امام زمانش به شهادت برسد.»
زندگی با شهید جز شیرینی چیزی برایم نداشت

زندگی با شهید جز شیرینی چیزی برایم نداشت

همسر شهید «حسین عابدینی» گفت: «زندگی با شهید بسیار شیرین و عالی بود. درست است که شهید خیلی مشکلات داشت ولی به نظر من بسیار شیرین بود. پس از ازدواج از لحاظ معنوی خیلی رشد کردم به لطف شهدا و به‌خاطر همین اصلا مشکلات زندگی به چشمم نمی‌آمد و برایم سخت نبود. مردم چیزهایی می‌گفتند اما من جز شیرینی چیزی ندیدم.»
دانشجویی که تنها یک جفت پوتین از او باقی ماند

دانشجویی که تنها یک جفت پوتین از او باقی ماند

«حسن براتی» گفت: «پسرم سه سال مفقودالاثر بود. ابتدا به ما گفتند که اسیر شده و بعد گفتند شهید شده تا اینکه در سال ۱۳۶۸ پس از تفحص تنها یک جفت پوتین از عی‌اکبرم آوردند. خیلی به امام و انقلاب علاقه داشت و به‌خاطر همین درسش را رها کرد و به جبهه رفت.»
از انقلاب تا ظهور در رکاب ولایت

از انقلاب تا ظهور در رکاب ولایت

آزاده سیاسی و جانباز دفاع مقدس «حسین مهدی‌زاده» گفت: «سه بار توسط ساواک دستگیر شدم و به زندان رفتم. پس از شروع جنگ تحمیلی توفیق شصت و نه ماه حضور در جبهه‌ها را دارم و الان هم برای اطاعت از امر امام خود به مردم لبنان و غزه کمک کرده‌ام و از مردم عزیز کشورم می‌خواهم برای شهادتم دعا کنند.»