شهید «مجید قدس» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «تمامی شهدای پس از انقلاب را باید قربانی توطئه‌های ابَر نکبتان جهان دانست. زیرا مستکبران در اولین روز‌های پس از انقلاب به‌محض پی بردن به ماهیت اسلامی نهضت، به فکر توطئه به‌منظور براندازی این نظام و خاموش کردن نور خدا در این کشور افتادند.»

ماهیت اسلامی نظام، علت توطئه‌های آمریکای جنایتکار است

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید مجید قدس» یازدهم تیر ۱۳۴۳ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش قاسمعلی، کارگر کارخانه بود و مادرش اقدس نام داشت. دانش‌‏آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۳ در دجله عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‏‌ها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۷ پس از تفحص، در امامزاده یحیای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش حمید نیز به شهادت رسیده است.

 

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

ماهیت اسلامی نظام، علت توطئه‌های آمریکای جنایتکار است

تمامی شهدای پس از انقلاب را باید قربانی توطئه‌های ابَر نکبتان جهان دانست. زیرا مستکبران در اولین روز‌های پس از انقلاب به‌محض پی بردن به ماهیت اسلامی نهضت، به فکر توطئه به‌منظور براندازی این نظام و خاموش کردن نور خدا در این کشور افتادند. خط مسیر این توطئه‌ها را به‌وضوح می‌توان در غائله کردستان و دیگر شهرها در جریان طبس و کودتای نوژه در ایجاد جریان لیبرالیستی و خط نفاق در تولید گروهک‌ها و ترور شخصیت‌های اسلامی، همچنین در تحمیل جنگ و کودتای آمریکایی اخیر و ده‌ها نمونه دیگر یافت، ولی امت مسلمان با نصرت و یاری خداوند و تحت رهبری امام، سازش‌ناپذیرشان، توطئه‌ها را یکی پس از دیگری نقش بر آب ساخت و تمامی متفکران متخصص ابرقدرتان را متحیر ساخت و هم اکنون ملت ایران در رابطه با جنگ تحمیلی و به منظور شکست نهایی آمریکا در منطقه، خود را در وضعیتی همانند جنگ خندق می‌بیند، چون جهان‌خواران، انقلاب اسلامی ما را از همه طرف ضمن تهدید محاصره کرده، در این بین صدام تکریتی در نقش عمرو‌بن‌عبدود از ساده‌ترین قسمت خندق عبور کرده و با جهالت بسیار به پیش تاخته است تا به خیال خام خود و بدون توجه به سرنوشت شوم هم‌سنگرانش، در عرض یک هفته این مملکت محمدی را تصرف کند، ولی زهی خیال باطل، این توطئه هم ان‌شاءالله با سقوط تاج و تخت آمریکا در خاورمیانه خنثی خواهد شد. با همه این مسائل و با توجه به سخنان رهبر انقلاب، نباید از آمریکا گله کرد، چرا که او دشمن دیرین و خونی اسلام و انقلاب اسلامی است که ضرورتاً حمله می‌کند، خون می‌ریزد و غارت می‌کند.

جبهه‌ها تبدیل به دانشگاهی بزرگ شده‌اند

آمریکا شیطان بزرگ است، ام‌الفساد قرن و تازه این همه توطئه و جنایت از مظاهر آشکار و عملکرد‌های او است. همچنین بنا به گفته اماممان و بر خلاف واقع، این جنگ اگر صدمات مالی و جانی زیادی به ما وارد کرد، ولی با این حال خود نعمت بزرگی بود؛ زیرا هم اکنون جبهه‌های پیکار، تبدیل به دانشگاهی عظیم شده است که ایثارگران هر روز به منظور لبیک گفتن به ندای «هل‌من‌ناصرینصرنی» رهبرشان، روانه آن می‌شوند تا خیلی سریع مراحل رشد را بپیمایند و در صورت لیاقت، نفس تنگ و تاریک تن را شکسته و روح عظیم خویش را پس از طی کردن دوران تکاملی و عاشق شدن به معشوق واصل گردانند.

گویی به لحظه تولدم نزدیک شده‌ام

باید نیت خود را چون رزمندگان اسلام فقط در مسیر الى‌الله و رضایت خدا قرار داد و تنها به مقصد یاری دین‌الله و نایب امام عصر و پایان دادن تجاوز به میهن اسلامی، روانه جبهه‌ها شده تا رستگار شد. تا به حال در پشت جبهه، چون مرده متحرکی بودم، ولی حال که به اینجا آمده‌ام، حالم دگرگون شده است. احساس می‌کنم که روحی در بدنم دمیده شده و هر لحظه که به عملیات نزدیک می‌شویم، گویی که به لحظه تولدم نزدیک شده است.

اینجا محل خودسازی است

اینجا دانشگاهی بزرگ است. اینجا کلاس عشق است و ایثار. اینجا کلاس اخلاق است و خداشناسی، اینجا مکان انس گرفتن با قرآن است، اینجا محل شناختن ائمه اطهار و مهدی موعود (عج) است. اینجا مکان آشنایی با صحیفه سجادیه، مفاتیح و ... است و به طور کلی اینجا محل خودسازی است؛ لذا من از والدین عزیزم نهایت تشکر و سپاسگزاری را دارم که با گذشت فراوان، مرا روانه پیکار کردند و با دست خود شهادت‌نامه فرزندشان را امضا کردند. امیدوارم در مقابل آن همه رنج و سختی که در حق من تحمل کرده‌اند و در برابر آن همه ناسپاسی و ناخلفی که جاهلانه در برابرشان انجام دادم، عفو و پوزش من را بپذیرند. برای آمرزش گناهانم به درگاه پروردگار عزوجل دعا کنند و از خدا بخواهند که قبل از مرگ، مقصد و نیتم پاک و خالص شده باشد.

مادر مهربانم! سعی کن حتى گریه‌ات هم حماسه‌آفرین و انسان‌ساز باشد

مادر مهربانم! در مرگم مبادا گریه‌ات دشمن شاد کن باشد، بلکه سعی کن حتى گریه‌ات هم حماسه‌آفرین و انسان‌ساز باشد تا پروردگار «مُنَخَسَ الغَمر؛ زاینده‌ی غم» و «مُذهِبَ‌الأحزان؛ برنده غصه‌ها» از بار غمتان که در باطن باید جشن شادی باشد، بکاهد و در این آزمایش بزرگ سربلند بیرون بیایی. مادرم! آن‌قدر در این لحظات خوشحالم که سر از پای نمی‌شناسم، ولی دریغا که وقت کم است؛ زیرا در صورت فرصت کافی خیلی علاقه داشتم که وصیت‌نامه‌ام را چنان تزئین کنم که دشمن از دیدنش بهراسد و دوست با مشاهده‌اش امیدوار گشته و به مقدار خوشحالی‌ام در این لحظات که در طول عمر کم به سراغ انسان می‌آید پی برد.

جهاداکبر افضل است بر جهاد اصغر

پدر و مادر باگذشتم! از شما درخواست می‌کنم که بعد از من، برادرانم را چنان بسازید که با آمادگی کامل جسمی و روحی در نبرد رویاروی و مستقیم با آمریکا پیروز شوند. همچنین خواهرانم را زینب‌گونه تربیت و تحویل جامعه دهید تا توانسته باشید قسمتی از دِین خود نسبت به انقلاب را ادا کنید. مسأله‌ای که باید همه عزیزان را شدیداً به آن توجه دهم این است که قبل از آنکه به جبهه‌های پیکار برای نبرد کوچک و جهاد اصغر بیایند، حتماً در جهاد اکبر، پیروزی را از آن خود کنید. مبادا مانند من عکس این را عمل کنید که باعث پشیمانی است. در این آخرین لحظات عمر، دقایق چه به کندی می‌گذرند، عقربه‌های ساعت به زحمت حرکت می‌کنند. باید خود را آماده کرد تا در صورت لیاقت به دیدار معشوق و معبود خویش شتافت. باامید برگزاری نماز جماعت در قدس پس از فتح کربلا و به امامت روح خدا خمینی!

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده