شهید "صادق چناقچی" در وصیت‌نامه‌اش می‌نگارد: «حسین جان ای مولای! من اگر در روز عاشورا حضور نداشتم تا ندای «هل من ناصر ینصرنی» تو را لبیک گویم، امروز به ندای تو پاسخ می دهم.»
راه عاشورا ادامه دارد

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید «صادق چناقچی» یادگار «سلطانعلی» دوم فروردین سال 1341 در روستای حسن آباد از توابع هشتگرد کرج دیده به جهان گشود. خانواده‌ی شهید به علت ظلم و ستم خان روستا مجبور به مهاجرت به منطقه‌ی شهریار شدند.

شهید چناقچی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با جدیت در بسیج محله شرکت نمود و شبانه از دستاوردهای انقلاب و مردم حفاظت می نمود. وی خدمت سربازی خود را در سپاه گذراند و پس از طی مراحل آموزشی به کردستان اعزام گردید و در این پهن دشت کردستان از هیچ کاری دریغ نداشت تا این که در آذرماه 1363 حماسه‌ی دیگری به همراه دیگر رزمندگان آفرید و به لانه‌ی فساد گروهک های مزدور حمله بردند و حمله‌ی دلاورانه ی آنها منجر به کشته و زخمی شدن تعداد بیشماری از مزدوران دمکرات شد.

شهید چناقچی ششم آذر ماه 1363در حین عملیات پاکسازی روستای مسکین از توابع بخش انزل ارومیه بر اثر اصابت گلوله، از ناحیه‌ی زانو مجروح می شود اما با بستن دستمال به پای خویش به پیشروی ادامه می‌دهد که در همین حین گلوله‌ی دیگری به ناحیه‌ شکمش اصابت می کند که به شدت مجروح می‌شود در این میان مزدوران، گلوله‌ای به مغز ایشان اصابت کرده و موجب شهادت ایشان می‌شوند.

فرازی از وصیت‌نامه شهید

حسین جان ای مولای! من اگر در روز عاشورا حضور نداشتم تا ندای «هل من ناصر ینصرنی» تو را لبیک دهم، امروز به ندای تو پاسخ می دهم. خدایا؛ گناهانم را به حق سرور و آقایم ببخش و هر چند که می‌دانم بنده خوبی برای تو نبودم ولی امید به عفو تو دارم.

منبع: کتاب قدسیان قدس(زندگی نامه شهدای شهرستان قدس)
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده