شهید «میرقربان مطهری‌منش» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «شش سال از انقلاب می‌گذرد، انقلابی که جهت برقراری حکومت جمهوری اسلامی بوده، اما دشمنان اسلام و قرآن تحمل حکومت خدا را نداشتند که چشمانشان از نور اسلام کور می‌شود.»
کد خبر: ۵۷۷۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۸
یادواره ۱۱۷ شهید امدادگر و گردهمایی ایثارگران دفاع مقدس استان سمنان ، عصر امروز برگزار می‌گردد.
کد خبر: ۵۷۷۷۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۸
همسر شهید «رجبعلی عبدالله‌آبادی» نقل می‌کند: «خیلی دلش می‌خواست به جبهه برود. در این باره چیزی نمی‌گفت، ولی من از چهره‌اش می‌فهمیدم که چقدر شوق رفتن دارد. نظرش این بود که با تشویق دیگران هم کاری برای جبهه کرده است.»
کد خبر: ۵۷۷۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۸
قسمت دوم خاطرات شهید «حسین عابدینی»
همسر شهید «حسین عابدینی» نقل می‌کند: «تا آخر زندگی کوتاهمان بدون هم جایی نرفتیم و هرگز از هم فاصله نگرفتیم. هر روز به عشق او از خواب بلند می‌شدم. به عشق او غذا درست می‌کردم و... بعد منتظر می‌ماندم تا بگوید: بریم بیرون؟ مثل دو مرغ عشق با هم راه می‌افتادیم.»
کد خبر: ۵۷۷۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
خاطره‌نگاری جانبازان
در این کلیپ جانباز «محمد صدیقی» نقل می‌کند: «وقتی تشنگی بر رزمندگان غلبه کرده بود، ذکر «یا ابوالفضل» ناخودآگاه از زبانم جاری شد و همون شب آب به منطقه رسید.»
کد خبر: ۵۷۷۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
قسمت سوم خاطرات شهید «حسین حمزه»
خواهر شهید «حسین حمزه» نقل می‌کند: «برادرم همیشه به فکر رزمندگان و سربازان جبهه‌ها بود. می‌گفت: کاش همیشه حرمت خون شهیدان اسلام را نگه داریم، چون اگر این شهیدان نبودند، اسلام هم نبود.»
کد خبر: ۵۷۷۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
یادواره شهدای والامقام شهر کلاته‌رودبار دامغان با حضور پرشور مردم شهیدپرور این شهر، دوازدهم مهرماه در حسینه سیدالشهدای کلاته‌رودبار برگزار شد. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۵۷۷۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
همسر شهید «حسین عابدینی» نقل می‌کند: «وقتی برگشتیم، کاروان رفت و ما مانده بودیم تنها در کشور عراق. بی سر و صدا دست به سوی حجت خدا، امام زمان(ع) دراز کردم. لحظه‌ای بعد آرامش وجودم را پر کرد. فهمیدم که تحت حمایتیم. عراقی‌ها ما را همراه کاروانی دیگر فرستادند.»
کد خبر: ۵۷۷۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
به مناسبت سالگرد شهادت شهید «محمود کشاورزیان»، گزیده‌ای از وصیت‌نامه این شهید گران‌قدر در قالب پوستر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۷۷۵۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
قسمت دوم خاطرات شهید «حسین حمزه»
پدر شهید «حسین حمزه» نقل می‌کند: «بعد از شهادت حسین، فرمانده‌اش برای تسلیت به خانه ما آمد و گفت: شصت نفر سرباز زیر دست من آموزش می‌دیدند. این شهید با همه آن‌ها فرق می‌کرد؛ ایمان و اخلاق و رفتارش زبانزد همه بود.»
کد خبر: ۵۷۷۵۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
مصاحبه با مادر شهید «علی‌اصغر اعوانی» در هفته نیروی انتظامی
مادر شهید «علی‌اصغر اعوانی» گفت: «هنگامی که برای دیدن پیکرش رفتم، قلب سوراخ شده‌اش را دیدم و بوی مخصوصی را که همیشه می‌گفت، احساس کردم و دیدم که چقدر زیبا است. همیشه می‌گفت: شهدا عطر خاصی دارند.»
کد خبر: ۵۷۷۵۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۵
به مناسبت هفته نیروی انتظامی، تصاویر شهید «حسین حمزه» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۷۷۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
قسمت نخست خاطرات شهید «حسین حمزه»
مادر شهید «حسین حمزه» نقل می‌کند: «سراسیمه به سمت حیاط دویدم و شاهد دست و پا زدن حسین در میان حوض پرآب و عمیق شدم. به طور معجزه آسا او را از آب گرفتم؛ درحالی که امیدی به زنده ماندنش نداشتم. به پنج تن آل عبا(ع) متوسل شدم. خدا کمک کرد و همه‌چیز به خیر گذشت.»
کد خبر: ۵۷۷۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
شهید «حسین حمزه» نوزدهم فروردین ۱۳۴۸ در روستای طاق به دنیا آمد. از کودکی علاقه زیادی به کتاب خواندن داشت. به سربازی رفت و سرباز نیروی انتظامی شد. سربازی وظیفه شناس، شجاع، متدین و باتقوا بود. وی چهاردهم مهرماه ۱۳۶۹ در منطقه ارومیه دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۷۷۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
حجت‌الاسلام مطیعی گفت: توکل، توسل و معنویت یکی از وجوه شخصیتی شهید «سید حسن نصرالله» بود و ایشان یکی از الگوهای برجسته ولایتمداری بود.
کد خبر: ۵۷۷۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۲
مراسم بزرگداشت شهادت سید مقاومت، شهید «سید حسن نصرالله» و سردار شهید «عباس نیلفروشان» درمهدی‌شهر برگزار گردید.
کد خبر: ۵۷۷۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۲
آیین بزرگداشت شهدای والامقام جبهه مقاومت و پاسداشت سال‌ها مجاهدت و ایستادگی شهید «سید حسن نصرالله» در مسجد پنج تن آل عبا(ع) شهرستان سمنان برگزار می‌گردد.
کد خبر: ۵۷۷۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۲
برادر شهید «رمضان مداح» نقل می‌کند: «با عجله به اتاقش رفت. کتابی را لای چادر پیچید و توی کمد جای داد. وقتی مادر آمد، دوباره درِ کمد را باز کرد. کتاب را به مادر نشان داد و گفت: مامان! بالاخره رساله امام به دستم رسید. مواظب باش کسی نفهمه. مادر نگاهی به رساله امام کرد و لبخند رضایت زد.»
کد خبر: ۵۷۷۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۱
هم‌رزم شهید «رمضان مداح» نقل می‌کند: «کار همیشگی‌اش بود؛ نیرو‌ها را در یک چادر دور هم جمع می‌کرد و جلسه تلاوت قرآن تشکیل می‌داد. صوت زیبای قرآن او و بچه‌ها، فضای جبهه را عطرآگین می‌کرد.»
کد خبر: ۵۷۷۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۱
دوست شهید «علی غریب‌بلوک» نقل می‌کند: «علی آمد و ردش کردم. سنش نمی‌خورد. رفت و با پدرش آمد. پدرش گفت: ما تمام هستی خودمون رو برای اسلام گذاشتیم. با اخلاص هم هرچی داریم تقدیم می‌کنیم. پسر ما نیاز به رضایت‌نامه نداره!»
کد خبر: ۵۷۷۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۰