نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - ادبیات پایداری
همراه حاج احمد با لباس کُردی، کنار جاده ایستاده بودیم که ماشینی به ما نزدیک شد. دو نفر از افراد کومله داخل ماشین بودند. آنها به خیال اینکه ما هم از خودشان هستیم، نگه داشتند و ما را سوار کردند.
کد خبر: ۴۰۷۹۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۴

مروری بر زندگی شهید سرلشکرخلبان مصطفی اردستانی
در اوایل جنگ تحمیلی ، شهید اردستانی به همراه تعدادی دیگر از خلبانان، از پایگاه تبریز به طور داوطلبانه به دزفول آمده بودند. از آنجا که پایگاه دزفول نزدیکترین پایگاه به خط دشمن بود، بیشترین عملیات ها از این پایگاه انجام می شد.
کد خبر: ۴۰۷۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۲

دست نوشته شهید احمدرضا احدی
دیشب دعای توسل داشتیم. تصمیم گرفتم که برای زیارت شهدا، به خصوص دوستان شهیدم در عالم رویا- که خیلی از این نعمت بی بهره بودم- به خصوص زهرا (س) متوسل شدم.
کد خبر: ۴۰۷۶۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۸

بذله گویی و شوخی های علی رضا کوهستانی نظیر نداشت، طوری بود که آن شوخی ها هیچ وقت از ذهن من پاک نمی شود.
کد خبر: ۴۰۷۶۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۸

برگی از خاطرات شهید سیدمجتبی هاشمی
س از تماشای صحنه های رقت بار آوارگان و جنگ زدگان در اهواز، اشتیاقمان برای رسیدن به خرمشهر دوچندان شد. هر کسی مظلومیت مردم را در آن جا می دید، با خدا عهد می بست که تا آخرین قطره ی خونش با متجاوزین بجنگد.
کد خبر: ۴۰۷۶۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۸

غریبانه های شهدای آزاده (23)
محمدرضا شفیعی چهارده ساله بود که عزم جبهه کرد، ولی چون سنّش کم بود قبولش نم یکردند. بالأخره خودش دست به کار شد و شناسنام هاش را یک سال بزر گتر کرد.
کد خبر: ۴۰۷۴۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۶

غریبانه های شهدای آزاده (22)
اسارت سخت گذشت. روزهای سخت و تلخی كه هر روزش با دغدغه های شهید فرخی راد برای تعلیم و آموزش سواد به اسرا به همراه شكنجه های وحشیانه و غیر انسانی سربازان بعثی می گذشت. او در عملیات رمضان در تاریخ 26 / 4/ 61 در غرب خرمشهر به اسارت نیروهای بعثی درآمد.
کد خبر: ۴۰۷۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۶

یک ماه بیشتر به شروع عملیات «والفجر 8» نمانده بود. بساط آموزش غواصی داغ داغ بود. شب توی هوای سرد زمستان مجبور بودیم در پادگان شهید «بیگلو» هفت تپه با کمک فرماندهان، تنمان را به آب بزنیم.
کد خبر: ۴۰۷۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۱

غریبانه های شهدای آزاده (21)
در برپایی مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام و نمازهای جماعت و مراسم مسجد صاحب الزمان خرمشهر سر از پا نمی شناخت و به همین جرم چندین بار توسط شهربانی دستگیر و مورد مواخذه قرار گرفت.
کد خبر: ۴۰۷۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۰

حاج منصور ایمان و عمل را در خود جمع کرده، برای ما شده بود الگو. همان روز ششم مرداد 67 که نمایندگان صلیب سرخ که به اردوگاه الرمادیه 13 آمدند، برای ثبت نام اسرا و صدور کارت شناسایی، حال حاج منصور خیلی خراب بود.
کد خبر: ۴۰۷۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۶

ما را با قطار وحشت به موصل بردند و پس از پذیرایی با كابل و عبور از تونل وحشت زندانی شدیم. غروب بود؛ از آن طرف اردوگاه صدای تیراندازی شنیده می شد. ظاهرًا بین اسراء و عراقی ها درگیری شده بود.
کد خبر: ۴۰۷۰۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۰

تا وقتی که یکی از جاسوسان «محمد رضایی » را لو نداده بود کسی نمی دانست که او در جبهه چه بر سر بعثی ها آورده! وقتی او را لو دادند به سراغش آمدند.
کد خبر: ۴۰۶۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۰

ر این مقاله سعی بر آن شده است در وهله ی اول ضمن بررسی تعاریف ادبیات و پایداری , ذهن مخاطب متوجه نوع ادبیات پایداری از دیدگاه خاص و در ارتباط با دفاع مقدس بشود.
کد خبر: ۴۰۶۷۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

تازه مجروحمان را در آمبولانس گذاشته بودیم تا به عقب ببریم که یک موشک ما را هدف گرفت. چشم محمد رفیق امدادگرمان، ترکش خورد و این، آغاز سفری دیگر شد.
کد خبر: ۴۰۶۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

تنت خونی، لباست پاره پاره خودت ماهی، دو چشمونت ستاره نمی دونم كجایه قبرت امّا الهی نور بر قبرت بباره
کد خبر: ۴۰۶۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

تازه مرا عمل کرده و روی تخت بیمارستان موصل بستری بودم. سرشب علی مرا صدا زد. درد می کشید. آهسته آهسته خود را به او رساندم و کنار تختش قرار گرفتم.
کد خبر: ۴۰۶۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۰

گلستان جعفریان:
گلستان جعفریان گفت: هنگامی که نوشته‌های حسین لشکری را در کتابی که انتشارات ارتش منتشر کرده بود، مطالعه کردم، متوجه برگ جدید و نگاهی نو به ادبیات پایداری شدم.
کد خبر: ۴۰۶۶۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۳

دست نوشته های شهید احمدرضا احدی
امروز ساعت شش مشغول صرف شام بودیم. در همان حال یکی از برادران مسئول، تعدادی نامه آورد و بچه ها سراپا گوش شدند تا ببینند چه کسی نامه دارد. بالاخره خواندن نامه ها که تمام شد، عده ای خوشحال و عده ای ناراحت و عده ای بی تفاوت به نظر می رسیدند.
کد خبر: ۴۰۶۵۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲

قبل از آن که عملیات فتح المبین در نوروز 1360 شروع شود، عضو واحد اطلاعات سپاه مستقر در شوش بودم. نزدیک واحد ماه تیپ «21 حمزه سیدالشهدا» ارتش بود. از بالا دستور رسید، برای پیش روی، بچه های سپاه و ارتش دو شادوش هم حرکت کنند.
کد خبر: ۴۰۶۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲

جشن تموز بود؛ جشن پیروزی دار و دستۀ صدام، در کودتای بعثی ها. ما را جمع کردند وسط اردوگاه. رضا را تهدید کردند. به او گفتند: «باید آواز بخوانی! »
کد خبر: ۴۰۶۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲