پدر شهید «محمدباقر فخری» نقل می‌کند: «گفت: باباجان! اگه اجازه بدین من برم و در راه امام زمان خدمت کنم، منم قول می‌دم دعا کنم که امام زمان شما رو کمک کنه که هیچ‌وقت نیازمند مردم نشین.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، پانزدهم مهر ۱۳۴۵ در خانه علی‌اکبر فخری در شهرستان سرخه، فرزند پسری به دنیا آمد که نامش را محمدباقر گذاشتند.

می‌خواهم در راه امام زمانم خدمت کنم

خدمت در راه امام زمان(عج)

«شهید محمدباقر فخری» دوره ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت در همین شهر گذراند. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی دوازده ساله بود. در راهپیمایی‌ها دوش به دوش مردم شرکت داشت. وارد بسیج شد. در اوّلین زمانی که توانست به جبهه برود، اعزام شد.

پدر محمدباقر نقل می‌کند: «تا شب پا‌به‌پای من در مزرعه کار کرد. داشتیم به طرف خانه می‌آمدیم. باید از جلوی بسیج می‌گذشتیم. نمی‌دانم چه شد. مثل کسی که دچار انقلاب روحی شده باشد، گفت: بابا! می‌گذارین برم جبهه. گفتم: من خودم جبهه‌ام! یک تنه باید چند سرعائله رو نون بدم. تو کمک من کنی، ثوابش کمتر از جبهه رفتن نیست. بیشتر اصرار کرد. اشکش راه افتاد. از من می‌خواست که به او اجازه بدهم. زیر بار نرفتم. گریه‌اش شدید شد. با صدای بریده بریده حرفی زد که تمام وجودم لرزید. گفت: باباجان! ما که زمان امام حسین نبودیم کمکش کنیم، حالا فرزند امام حسین داره دعوت می‌کنه که به جبهه بریم و از دین خدا حمایت کنیم شما نمی‌گذارین؟ اگه اجازه بدین من برم و در راه امام زمان خدمت کنم، منم قول می‌دم دعا کنم که امام زمان شما رو کمک کنه که هیچ‌وقت نیازمند مردم نشین.»

بار‌ها در مناطق عملیاتی شرکت کرد. در عملیات بیت‌المقدس از ناحیه سینه مجروح و یک ماه در بیمارستان بستری شد. در عملیات بدر یک دستش آسیب دید و منجر به قطع عصب آن شد.

در بیست و پنجم تیرماه ۱۳۶۴ در جاده خندق، بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکرش پس از انتقال به محل و تشییع در گلزار شهدای شهرستان سرخه به خاک سپرده شد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده