خدا را شکر که پسرم راه سیدالشهدا را رفت
به گزارش نوید شاهد سمنان، نهم اردیبهشت ۱۳۴۴ خداوند به سیفالله و فاطمهسلطان پسری عنایت کرد که اسمش را حسین گذاشتند. او چهارمین فرزندی بود که در این خانواده کارگری چشم به جهان باز کرد. دورههای ابتدایی و راهنمایی را به راحتی پشت سر گذاشت.
راه سیدالشهدا
«شهید حسین نوچهناسار» از همان کلاس اول دبیرستان، راه جبهه را در پیش گرفت. هم درس خواند و هم جبهه رفت. پس از اخذ دیپلم در کنکور تربیت معلم شرکت کرد و پذیرفته شد. نُه بار به جبهه رفت. درس دانشگاه و جبهه را با هم جلو برد. در عملیاتهای مختلفی حضور داشت.
مادر حسین نقل میکند: «در خواب دیدم که در منزلمان امامزادهای درست کردهایم، فهمیدم که باید اتفاقی بیفتد. لباسهای مشکی را در بقچهای پیچیدم و آنها را در انباری گذاشتم که اگر خبر شهادتش را آوردند، لازم نباشد هر تکه را از یکجا جمع کنم. از قضا این مأموریت طولانیتر از مأموریتهای قبلی شد. وقتی آمد خیلی خوشحال شدیم، اما او دنبال چیزی میگشت که سر از زیرزمین درآورد و آن بقچه را دید. آمد بالا و گفت: مامان! میبینم که لباس مشکیها رو جمع کردی؟ گفتم: خب مادرجون! پخشوپلا بودن، یک جاشون کردم. گفت: یک جاشون کردی که وقتی خبر شهادت منو براتون آوردن راحت باشی؟ من راضی نیستم در شهادتم مشکی بپوشین. نباید بگذاری خواهرها جلوی مردم صداشون رو بلند کنن. فقط وقتی تابوت من رو دیدی دستهات رو بلند کن و بگو: خدا رو شکر که پسرم راه سیدالشهدا رو رفت.»
کارت نیم سوخته
به عنوان فرمانده دسته در عملیات کربلای یک شرکت کرد و در یازدهم تیرماه ۱۳۶۵ به شهادت رسید. پا و پهلویش با ترکش گلوله توپ متلاشی شد و بدنش در آتش کین دشمن سوخت. علامت شناساییاش کارت نیم سوختهای بود که باقی ماند و فقط اسم و فامیلش خوانده میشد. پیکرش پس از انتقال به سمنان و تشییع در گلزار شهدای امامزاده یحیی(ع) به خاک سپرده شد.
انتهای متن/