مادر! رویم را ببوس
به گزارش نوید شاهد سمنان، نوزدهم مهرماه ۱۳۴۰ خورشیدی، خداوند به ابراهیم و شهربانو دامغانیان فرزند ذکوری عنایت کرد که محمدتقی نامیدنش.
رویم را ببوس!
«شهید محمدتقی اعرابیان» تا کلاس سوم راهنمایی در سمنان درس خواند. پس از ترک تحصیل به تهران رفت و در کارخانه کاشی ایرانا مشغول به کار شد. مادر محمدتقی میگوید: «نمیدانم چرا اینقدر نگران بودم. با کاسه آب دنبالش رفتم. صورتش را، پیشانیاش را و چشمهایش را بوسیدم. گفتم: برو مادرجان! سپردمت به خدا! بیاختیار اشکهایم سرازیر شد. گفت: چرا گریه میکنی؟ گفتم: میترسم بری شهید بشی. توی دلم گفتم: برات آرزو دارم. گفت: غصه نخور! هیچکس توی دنیا نمونده. همه یک روز مییایم و یک روز هم میریم. پاره جگرم را از زیر قرآن رد کردم. ده قدم رفت و برگشت. صورتش را آورد جلو و گفت: دوباره بوسم کن! بوسیدمش و رفت و بعد از چند وقت خبر شهادتش آمد.
سرباز ارتش بود و در ژاندارمری خدمت میکرد. وی در آذربایجان غربی، محور مهاباد-میاندوآب مسئول تدارکات بود. با عبور خودروی حامل آب و غذا از روی میدان مین در بیست و هشتم خرداد ۱۳۶۰ به شهادت رسید. شهید محمدتقی اعرابیان را در روستای دلازیان تشییع و دفن کردند.
انتهای متن/