مادر شهید «علی‌اکبر برهانی» نقل می‌کند: «گفت: تا رضایت ندی از زیر قرآن رد نمی‌شم. گفتم: من که خیلی وقته راضی شدم. گفت: نه باید راضی به شهادتم بشی. پاهایم شل شد. انگار قلبم را کسی محکم فشار می‌داد. گفتم: ان‌شاءالله خدا ازت راضی باشه.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید علی‌اکبر برهانی» دومین پسر و پنجمین فرزند خانواده، دوازدهم بهمن‌ماه ۱۳۴۱ در تهران دیده به جهان گشود. پدرش قربانعلی نام داشت.

رضایت مادر برای شهادت شرطه!

ترفیع درجه به‌خاطر شجاعت

دوران راهنمایی او مصادف با فعالیت‌های انقلاب بود. با وجود سن کم، در مبارزات خیلی فعال بود. با شروع جنگ تحمیلی درس را رها کرد و راهی جبهه شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ به‌جز دوران مجروحیتش به‌طور مستمر در جبهه بود. در کنار شهید چمران دوره تکاوری دیده بود و به‌خاطر شجاعتی که توی عملیات از خود نشان داده، ترفیع درجه هم گرفته بود. در آن مدت دوباره مجروح شد. بهبودی موقت، دلیل کافی برای حضور مجدد وی بود. در عملیات‌های فتح‌المبین، الی‌بیت‌المقدس و فتح هویزه شرکت داشت.

شرط شهادت

مادر علی‌اکبر نقل می‌کند: «توی یک دستم قرآن بود و دست دیگر هم کاسه آب، اما انگار خیال رفتن نداشت. همین‌طور ایستاده بود و من را نگاه می‌کرد. می‌خواست چیزی بگوید، اما دست‌دست می‌کرد. صدایم درآمد: مادر! دستم خشک شد. گفت: تا رضایت ندی از زیر قرآن رد نمی‌شم. گفتم: من که خیلی وقته راضی شدم. یک سال و نیمه که این راه رو داری می‌ری. گفت: نه باید راضی به شهادتم بشی. پاهایم شل شد. انگار قلبم را کسی محکم فشار می‌داد. نفسم به سختی بالا می‌آمد. توی دلم «لاحول و لایی» فرستادم و گفتم: ان‌شاءالله خدا ازت راضی باشه و مثل دفعه‌های قبل بری و به سلامت برگردی! بی‌دست و پا نشی که اسیرت کنن، معلول و مجروح هم نشی. خندید و گفت: باشه مادر! می‌رم، نه اسیر می‌شم و نه مجروح، فقط شهید. گفتم: هرچی خدا بخواد. حرف زدن راحته، اما عمل کردن خیلی سخته.»

سرانجام در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر و در عملیات الی‌بیت‌المقدس به شهادت رسید. امامزاده اشرف(ع) شهرستان سمنان مدفن این شهید عزیز است.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده