ضیافت عروسیاش در بهشت، آرامش خاطر بهم داد
به گزارش نوید شاهد سمنان، در هجدمین روز از اولین ماه ۱۳۴۴ بهار، غنچهای زیبا به خانواده کرکهآبادی هدیه نمود. آقای علیرضا کرکهآبادی و همسرش سکینه صبور، غنچه تازه شکفته را غلامرضا نام نهادند.
جهادگر هنرمند
«شهید غلامرضا کرکهآبادی» در خانواده پرجمعیت رشد کرد و پس از نظاره شش پاییز رنگارنگ به مدرسهای در محل تولّدش، بیابانک، وارد شد. وی تا مقطع سوم راهنمایی در همانجا تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به شهرستان سمنان رفت. غلامرضا قبل از انقلاب در پخش اعلامیه امام و دیگر فعالیتهای انقلابی نیز شرکت فعّال داشت. پس از انقلاب نیز وارد بسیج شد و به عنوان سر دسته بسیج بیابانک فعّالیت کرد. غلامرضا پس از این که مقطع اوّل متوسطه را پشت سرگذاشت، ترک تحصیل کرد. وی در ورزشهایی از قبیل دو، فوتبال و هنرهایی مانند نقّاشی شرکتی فعّال داشت. همچنین در جهاد سازندگی نیز داوطلبانه خدمت میکرد.
ضیافت عروسی در بهشت
وی در آخرین ماه از زمستان ۱۳۶۱ به عنوان بسیجی به منطقه سردشت اعزام شد و پس از سه ماه به زادگاهش بازگشت. چهار ماه بعد، در نیمه آبان ۱۳۶۲ مجدداً به جبهه اعزام شد و به عنوان کمک آرپیجیزن در جزیره مجنون خدمت کرد. حدود چهار ماه بعد، در بیست و چهارم اسفندماه ۱۳۶۲ با اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. چهار روز بعد، گلزار شهدای روستای بیابانک میزبان پیکر مطهّرش بود.
مادر غلامرضا نقل میکند: «زنی را با غلامرضا دیدم، پرسیدم: مادرجان! این خانم کیه؟ گفت: فاطمه، همسرم. با تعجب گفتم: مگه عروسی کردی؟ سرش را به علامت تأیید تکان داد. دو خانم کنارم آمدند و سرم را حنا گذاشتند. روسری قرمزی بر سرم بستند. با ناراحتی گفتم: چکار میکنین؟ پسر من شهید شده، شما حنابندان دارین؟ گفتند: نگران نباش از این که پسرت رو داماد نکردی و شهید شد، همینجا ضیافت باشکوهی برایش گرفتیم. همانطور که به خانه سبز و زیبای غلامرضا نگاه میکردم، از خواب پریدم. چه آرامشی پیدا کرده بودم!»
انتهای متن/