در عالم رویا، شهادتش را دیده بود
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید آیتالله عرب دامرودی یکم آبان ۱۳۴۸ در شهرستان جاجرم دیده به جهان گشود. پدرش غلامحسن، دامدار بود و مادرش قمر نام داشت. دانشآموز سوم راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و ششم دی ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پهلو، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
در خواب شهادتش را دید
بعد از زیارت و پابوسی آقا امام رضا (ع) در کنارم ایستاد و گفت: «این سری که برم شهید میشم!»
نگاهی به چشمان معصوم و اشک آلودش انداختم و گفتم: «نه نمیخواد شهید بشی! اصلا نمیخواد بری؛ صبر کن تا با هم بریم.» سرش را به زیر انداخت تا کمتر رد پای اشکهایش را ببینم و گفت: «نه! من خواب دیدم، باید برم.» دوستِ جان در جانیام بود. خیلی برای جمهوری اسلامی ایران زحمت کشید. شهادت واقعاً لایق آیتالله بود.
(به نقل از دوست و همرزم شهید، رمضانعلی ابراهیمی)
آیتالله شهید شده
ساعت چهار بعد از ظهر سوار کامیونها شدیم و رفتیم هفده کیلومتری بعثیها در جزیره بوارین که هم آبی بود و هم خاکی، آموزش کافی را دیدیم. شاممان را خوردیم و و با پای پیاده از یک کانال وارد خط شدیم. دوشکایی که من داشتم نزدیک نود و پنج کیلو وزنش بود. چهار پنج نفری آن را تکهتکه کردیم و تا پای خط بردیم.
شب که شد به دل دشمن زدیم. عملیات سنگین بود، از همهجا بوی خون و دود و باروت به مشام میرسید. خلاصه چه کشتیم و چه شهید دادیم، صبح دستور عقبنشینی دادند و بیست و چهار ساعتی را استراحت کردیم. از کل گردان کربلا تعداد زیادی شهید و مجروح شدند.
یکی از بچهها را دیدم و سراغ آیتالله را از او گرفتم. اشک در چشمانش حلقه زد و گفت بیمارستانه. گفتم: «کدوم بیمارستانه تا برم دیدنش؟»
هقهق گریههایش بلند شد، قسمش دادم تا گفت: «آیتالله شهید شده.»
(به نقل از همرزم شهید، اسفندیار ولیپور)
انتهای متن/