خواهرم! با حفظ حجاب و وقار اسلامی، پیام خون شهدا را برسان
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید عباس حسنی بیستم مهر ۱۳۴۴ در شهر مجن از توابع شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش رمضان و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کشاورز بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم بهمن ۱۳۶۴ با سمت امدادگر در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
به مبارزه ادامه دهید تا اسلام در سرتاسر گیتی گسترش یابد
این است وصیت نامه عباس فرزند رمضان که در حال بلوغ و صحت کامل و سلامت عقل به رشته تحریر و تسطیر درآمد. بعد از شهادت به وحدانیت خدا و حقانیت رسولش، هدفم از آمدن به جبهه و پیوستن به صف رزمندگان اسلام جز برای ادای تکلیف و عمل به دستور قرآنی «و قاتلوهم حتى لا تکون فتنه» نبوده است و هدفی جز این ندارم و آمدنم به دیار عاشقان الله به این جهت بوده که بتوانیم راه شهدای عزیزمان را ادامه بدهیم و نگذاریم که سلاح شهدا بر زمین بماند و این نور الهی که بارقه امید مستضعفان جهان است خدای نکرده بیفروغ شود، آن وقت است که سرنوشت اسلام در جهان به خطر میافتد. بنابراین بر همه مسلمین تکلیف است که همگام و همراه با امام عزیزمان به این نبرد مقدس ادامه دهند تا انشاءالله اسلام در تمام گیتی گسترش یابد.
وعده خدا حتمی است
لازم است به دو گروه از مردم سفارش در پیامی داشته باشم؛ ابتدا سفارشم به امت حزبالله این است که همچنان استوار و مقاوم در راهی که امام پیش رویمان گذاشته پاینده باشند و هراسی به خود راه ندهند که خداوند وعده نصر و پیروزی را به مؤمنین و صالحین داده است.
نگذارید راه شهید بیرهرو بماند
و اما به دنیاطلبان و کسانی که هنوز به حقیقت این انقلاب پی نبردهاند باید بگویم که آنها سخت در خسران و زیانند و این متاع دنیا قلیل و ناچیز است و عاقبت اهل دنیا فنا و نابودی است. بیایید به دامن اسلام برگردید که خیر و سعادت شما در این است. باز در اینجا به برادران حزبالله توصیه و سفارش میکنم که اتحاد و انسجام خود را هر چه بیشتر کنند و از تفرقه و تشتت بپرهیزند. از برادران حزب جمهوری اسلامی میخواهم که نگذارند راه شهید مظلوم و بیرهرو بماند.
مرا ناکام نخوانید
وصیتم به خانوادهام این است که اسلام عزیز را سرلوحه تمام کارها قرار دهند و از آن فاصله نگیرند و کاری نکنند که رضایت خداوند در آن نباشد و اگر من به فیض شهادت نایل آمدم هرگز بیتابی و گریه و زاری نکنید که دشمنان اسلام شاد شوند. هر وقت که به یاد من افتادید، مصائب امام حسین (ع) و اهل بیت او را به یاد آورید و داغ من را تحمل کنید و حقی ندارید که مرا ناکام تلقی کنید، چرا که من به کام خودم که همان رضوان خداست رسیدهام.
خواهرم! با حفظ حجاب و وقار اسلامی، پیام خون شهدا را برسانید
از مادرم که زحمات زیادی برای من کشیده و هیچ وقت فرزند خوبی برایش نبودم حلالیت میطلیم و امیدوارم که مرا مورد عفو و بخشش قرار دهد و از خواهرم نیز میخواهم که به یاد زینب کبری (س) شهادت مرا تحمل کند و با حفظ حجاب و وقار اسلامی خود پیام خون شهدا را برساند و اگر من برادر خوبی برایش نبردم مرا ببخشد.
تقوا پیشه کنید
برادرانم! شما نیز هر چه بیشتر با دستورات اسلامی مأنوس شوید که خیر و صلاح شما در این است و هر چه بیشتر در کسب فضایل بکوشید. از همه قومان، خویشان، اقربا و تمامی امت حزبالله که حقی به گردن بنده دارند استدعا دارم که مرا حلال کنند و ببخشند و اگر کسی حقی دارد که قابل جبران است به خانوادهام مراجعه کند و احقاق حق نماید. در آخر به خانواده عزیزم به همه امت حزبالله توصیه میکنم که تقوا را، تقوا را، تقوا را پیشه کنید.
انتهای متن/