دعای سجدههای طولانیاش در دجله برآورده شد
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید ابک قربانعلی دهم فروردین ۱۳۴۶ در شهر سرخه از توابع شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش اسماعیل و مادرش كبرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. جهادگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۳ در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
سر به سجاده
از خواب بلند شدم. توی جبهه یاد گرفتیم به سایه خودمان هم شک کنیم.
فکر کردم هنوز خواب هستم. نزدیک کانیتر رفتم. صدا قطع و وصل میشد. داشتم اینها را با خودم میگفتم و نزدیک میرفتم. سرک کشیدم. قربانعلی و اسدالله مونسان سر سجادهشان نشسته بودند و زارزار گریه میکردند. من هم کناری نشستم و به حال خود گریه کردم.
(به نقل از همرزم شهید، حسین دولتی)
دعای سجدههای طولانیاش در دجله برآورده شد
نمی توانستیم نفس بکشیم. سریع زدیم از مسجد بیرون اما قربانعلی باز هم نیامد. دوستم که تازه وارد گردان شده بود، با تعجب پرسید: «ما توی این هوای گرم خوزستان نمیتونیم نفس بکشیم، اون وقت این پسره چطوری نیم ساعت سجده میره؟»
خندیدم و گفتم: «دنبال حورالعينه» اما میدانستم که قربانعلی دنبال شهادته.
وقتی شب عملیات آب قربانعلی را برد و دیگر نیاورد، فهمیدم که دعای سجدههای طولانیاش مستجاب شده است.
(به نقل از همرزم شهید، عبدالله قادری)
از آن هشت نفر تنها سه نفر سالم بازگشتند
دلهره داشتیم. احتمال پاتک بعثیها زیاد بود. با منفجر کردن آن پل، هم دجله و فرات را داشتیم و هم جاده العماره که با بدبختی گرفته بودیم.
صدایش کردم: - باید بروی و با بچهها پای اون پل رو بمبگذاری کنید؟
- حاجی! اگه شما اجازه بدین، ما دو رکعت نماز بخونیم و بعد بزنیم به آب!
از آن هشت نفر تنها سه نفر سالم برگشتند اما قربانعلی بعد از سیزده سال فقط با چند باره استخوان بازگشت.
(به نقل از همرزمان شهید، علیاکبر رستگار و مهدی اسیری)
انتهای پیام/