مادر میدانست ایرج دیگر نمیآید؛ خواب مادر تعبیر شده بود
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید ایرج عربسرهنگی دهم دی ۱۳۳۳ در روستای گلستانک از توابع شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش ناصر و مادرش خانمباجی نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. کارمند کارخانه گچ بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن ۱۳۶۱ در رقابیه بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر ایوانکی شهرستان زادگاهش قرار دارد.
این خاطره به نقل از برادر شهید است که تقدیم حضورتان میشود.
مادر میدانست ایرج دیگر نمیآید؛ خواب مادر تعبیر شده بود
صبح دیدم مادرم گریه میکند و میگوید: «شکمش پاره شده و بردنش اسلامآباد.»
مارش حمله پخش شد؛ عملیات والفجر مقدماتی بود. بعد از یکی دو روز بچهها آمدند و اطلاع دادند که ایشان مجروح است. کمکم متوجه شدیم که او شهید شده و معلوم نیست جنازهاش را کجا بردهاند.
همه جا را گشتیم؛ اهواز، تهران، تبریز و مشهد، ولی هیچ اثری از او نبود. سه ماه گذشت. یک روز دیدیم نامهای را به خانه ما آوردهاند. در نامه نوشته شده بود: «یکی دو نفر از اعضای خانواده برای شناسایی جنازه شهید آماده باشن تا در روز تعیین شده حرکت کنیم.»
بیشتر بخوانید: امام حسن (ع) همه چیز را به من گفت
روزی که قرار بود برویم، مینیبوس سپاه آمد. من با پدر و مادرم سوار شدیم و به پزشکی قانونی تهران رفتیم. پدرم وارد اولین اتاق شد و چیزی پیدا نکرد. در اتاق دوم وارد شد و بعد از دیدن چند جنازه اشاره کرد. من و مادرم به طرف او رفتیم. مادرم زودتر از من بالای سرش قرار گرفت و شروع کرد به گریه کردن.
پدرم اشاره کرد که خارج شود. او کج شد تا او را ببوسد. یک باره دید روی صورتش پر از عرق است. فریاد زد: «پسرم زنده است!»
پدرم به او تفهیم کرد که ایرج شهید شده. جنازهاش به ایوانکی منتقل شد. وقتی برای غسل، جنازه را باز کردیم، دیدیم از ناحیه شکم مجروح شده.
خوابی که مادرم در هنگام عملیات دیده بود، تعبیر شد.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت