سحرگاهان، شاهد راز و نیاز عاشقانهاش بود
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید حسن خادميان چهارم مرداد ۱۳۴۱ در شهرستان تهران به دنيا آمد. پدرش غفار و مادرش عذرا نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. ششم آذر ۱۳۶۱ در سومار توسط نیروهای بعثی بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. پيكر وی را در گلزار شهدای روستای وامرزان از توابع شهرستان دامغان به خاک سپردند.
این خاطره به نقل از برادر شهید است که تقدیم حضورتان میشود.
سحرگاهان شاهد راز و نیاز عاشقانهاش بود
بین اعضای خانواده به سحرخیزی معروف بود. از همه زودتر بیدار میشد؛ آن هم قبل از اذان صبح. من در بیدار شدن خیلی تنبل بودم و گاهی مورد خطاب بابا و ننه میشدم که: «از حسن کمتری؟»
یک روز بهش اعتراض کردم: «چه خبره صبح به این زودی بلند میشی؟ اگه نماز هم که میخوای بخونی، قبل از آفتاب بلند شو! ما هم از دست تو سوختهایم و باید زود بلند شیم.»
گفت: «شما چهکاری به کار من دارین. هر موقع دلتون میخواد بلند بشین. من میخوام سحر از خواب بلند بشم. مگه نشنیدی که میگن سحرخیز باش تا کامروا شوی.»
دوستانش در جبهه هم برایمان نقل میکردند: «حسنآقا هر موقع شب که میخوابید، صبح قبل از همه بیدار میشد. فرقی هم نمیکرد که چند ساعت نگهبانی داده. اذان صبح بلند میشد و نمازش را میخواند و مشغول کار میشد.
کفش بچهها را واکس میزد. ظرفها را آب میکرد و آب را روی چراغ میگذاشت برای صبحانه. جلوی سنگر رو آبپاشی میکرد و به وقت بیدارباش، بچهها را بیدار میکرد. هیچ روزی خواب نمیموندیم. میدونستیم که حسنآقا به وقتش بیدارمون میکنه.»
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی