نوید شاهد – مادر شهید «حسن صیدی» نقل می‌کند: «تو صحرا دراز کشیده بود و دستش رو گذاشته بود رو چشمش. گفتم: اینجا چه می‌کنی؟ چرا چشمت رو با دست پوشاندی؟ گفت: بعداً خودت می‌فهمی. وقتی با پیکرش روبرو شدم، راز خوابم فاش شد.» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

قبل از شهادت، نحوه شهید شدنش را خواب دیدم

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید حسن صیدی فرزند علی‌اکبر و فاطمه، پنجم آبان‌ماه ۱۳۴۵ در روستای طزره از توابع شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. اگرچه وضع مالی چندان خوبی نداشتند، ولی شادی داشتند. پدر با زحمت فراوان، لقمه حلالی تهیه می‌کرد و حقوقی می‌گرفت تا شکم بچه‌ها را سیر کند. کارگر ساده‌ای بود.

در نبود پدر، حسن برای اعضای خانواده حکم پدر را داشت تا کمبود محبت را احساس نکنند. مجرد بود و فرزند اول. تحصیلات دوران ابتدایی، اول و دوم راهنمایی را در نکا گذراند و سیکل را در مدرسه راهنمایی شبانه دامغان گرفت و سپس وارد دبیرستان ایثارگران شد.

مظلوم، مهربان و خداترس بود

تنور جبهه‌ها گرم بود و عشق به پاسداری از وطن، او را بر آن داشت تا پس از دوم دبیرستان به مناطق جنگی رهسپار شود. عضو پایگاه شهید محلاتی بود و فعال در مراسم مذهبی. برای بسیج، کمک مردمی جمع می‌کرد. مظلوم، مهربان و خدا ترس بود. جنب و جوش چندانی نداشت. بیشتر وقتش را در خانه می‌گذراند.

بیشتر بخوانید: دامادی‌اش را نشانم داد تا حسرت به دل نمانم

صورتش را پوشاند تا زخم چشمانش را نبینم

مادر شهید نقل می‌کند: «از خصوصیات بارز ایشان کمک به دیگران بود. حتى وصیت کرد، وقتی شهید شدم برای من خرج نکنید. هزینه آن را به کسانی که تهیدست هستند بدهید. قانع بود و بی ادعا. هرگز از من چیزی نخواست که توان آن را نداشته باشد. وضعیت و شرایط را به خوبی درک می‌کرد و به آن چیزی که داشت، بسنده می‌کرد. تو صحرا دراز کشیده بود و دستش رو گذاشته بود رو چشمش. گفتم: «مادر! تو اینجا چی کار می‌کنی؟» گفت: «شما برو، جای شما اینجا نیست.» گفتم: «چرا چشمت رو با دست پوشاندی؟» گفت: «چیزی نیست. بعداً خودت می‌فهمی!» سه روز بعد پیکرش تشییع شد و من از شهادتش خبر نداشتم. وقتی با پیکرش روبرو شدم، راز خوابم فاش شد چرا که تیر به چشمش خورده بود.»

بیشتر بخوانید: خواهرانم! حجاب اسلامی را که به بهای خون شهیدان به دست آورده‌اید حفظ کنید

شهید معمولاً قرآن می‌خواند و در یادگیری احکام تلاش می‌کرد. به والیبال نیز علاقه داشت. او دوم بهمن‌ماه ۱۳۶۴ به عنوان سرباز وارد سپاه و در واحد اطلاعات عملیات مشغول به خدمت شد. وی سرانجام بيست و یکم دی‌ماه ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهيد شد. پیکرش پاکش را در جوار امامزاده اسماعیل طزره به خاک سپردند.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده