صحنه شهادتش را در خواب دیدم
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید سیدمحمد حیدرهایی فرزند سیدحمید و فاطمه، بيست و چهارم دیماه ۱۳۳۹ در شهرستان دامغان ديده به جهان گشود. سیدحمید کارگر ساده و زحمتکشی بود که برای اداره امور خانواده با سختی و تلاش فراوان کار میکرد اما چرخ زندگی بر وفق مرادش نمیچرخید. سیدمحمد در آغوش گرم و مهربان پدر و مادر قد کشید و بزرگ شد.
میخواست کاری کند کارستان
سختی و رنجهای پدر و مادر چیزی نبود که از تیررس نگاههای معصومانه او دور بماند. بیش از آنکه در فکر بازیهای کودکانه و شیطنتهای شیرین بچگی باشد، رویای بزرگانه در سر میپروراند. میخواست کاری کند کارستان تا هرچه زودتر عرق رنج را از پیشانی پدر برچیند و بر نامرادیهای روزگار فائق آید. از این رو بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی، تنها به کار کردن فکر میکرد.
ده دوازده سال بیشتر نداشت که در مغازه صافکاری شاگردی کرد تا استادی بیاموزد. با ذوق، شوق و جدیت فراوان هم کار میکرد و هم کار یاد میگرفت. احساس مسئولیت فوقالعاده او نسبت به خانواده، بهترین انگیزه او برای کار کردن بود. درآمد اندکش را از جان و دل تقدیم پدر میکرد و تنها مبلغی ناچیز را برای خود بر میداشت. سادگی توأم با تواضع، وقار و ادب، ویژگی بارزش بود.
صحنه شهادتش را در خواب دیدم
وسواس عجیبی در اقامه نماز داشت. معتقد بود که چون سادات، منتسب به پیامبر برگزیده خداوند هستند باید در پاسداشت شعائر الهی از دیگران مقیدتر باشند. با شروع انقلاب اسلامی ایران، سیدمحمد نیز مانند بسیاری از جوانان غیور میهنش به صف انقلابیون پیوست.
بعد از پیروزی انقلاب هم با آغوش باز به خدمت سربازی رفت. تنها چند ماهی دیگر از خدمتش نمانده بود که دشمن تا دندان مسلح، شرق و غرب سرزمینی را که سیدمحمد بیشتر از جانش آن را دوست میداشت، عربدهکشان در مینوردید. دیگر جای درنگ نبود. او میان اولین افراد داوطلب و جلودار ژاندارمری بود. از غرب به جنوب منطقه آبادان اعزام شد. مادر شهید نقل میکند: «من صحنه شهادت او را در خواب دیدم. دیدم که به طرفش تیراندازی شد. در همان خواب نزدیک بود که قلبم از جا کنده شود.»
نوزدهم آذرماه ۱۳۵۹ در اولین حمله به دشمنان وطنش، تمامی هستی خویش را تقدیم خدا کرد و روح بزرگش در ساحل دریای وصال حق برای همیشه آرام گرفت. پیکر پاکش در گلزار شهدای فردوسرضای زادگاهش به خاک سپرده شد.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی