یاری کردن خدا در مقابل ظالمان؛ رمز موفقیت ما در جنگ تحمیلی بود
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ رمضانعلی ملکی راوی و جانباز ۳۵ درصد دفاع مقدس در گفتگو با نوید شاهد سمنان درخصوص حال و هوای آغاز جنگ تحمیلی گفت: اوایل جنگ تحمیلی شور و هیجان زیادی در رزمندگان بود و من زمانی که جنگ شروع شد ۱۴ سال داشتم. چندین بار برای اعزام رفتم ولی میگفتند تو هنوز به سن تکلیف نرسیدهای. از آنجا که دامادمان پاسدار بود با وساطت ایشان و گرفتن رضایت مادر بالاخره در سن ۱۵ سالگی به جبهه اعزام شدم. یادم هست در آن روزها خانمها در مسجد جامع دامغان نانهای سنتی میپختند و برای جبههها میفرستادند و همه مردم در حد توان خود کمک میکردند، بین مردم همدلی عجیبی به وجود آمده بود؛ برای مثال عده زیادی از مردم برای دروی گندم به کمک کشاورزان میرفتند و دامداران، کشاورزان و اقشار مختلف مردم محصولات و نذر و نیازهای خود را بدون هیچ چشمداشتی برای جبههها میفرستادند.
ملکی در ادامه گفت: در سال ۶۲ ما در منطقه میرآباد کردستان بودیم. میرآباد روستایی بین سردشت و پیرانشهر بود. در آنجا جادهها را برای رفت و آمد ماشینهای نظامی و شخصی تعمیر میکردیم. در آن زمان کومولهها در آن منطقه کمینهای زیادی میگذاشتند. یادم است روز عید قربان، با کمین نیروهای کوموله عده زیادی از رزمندگان دامغان شهید شدند.
این راوی دفاع مقدس با خاطرنشان کردن رشادتهای شهدا در جنگ تحمیلی بیان کرد: شهید سیدمحمد میرکمالی یکی از این شهدا بود که خداوند خریدارش شد. ایشان درست در کنار من شهید شد. یک روز که با ایشان در کوچهباغهای روستا گشت میزدیم از دیوار یک باغ شاخههایی از گلابیهای رسیده و زیبا آویزان شده بود دو تا از بچهها چند تا گلابی چیدند که با اعتراض سیدمحمد روبرو شدند که چرا گلابیها را بدون اجازه چیدهاند. بچهها به او گفتند که صاحب باغ را راضی میکنند ولی سیدمحمد که در آن زمان ۱۷ سال بیشتر نداشت گفت از کجا میدانید چقدر زندهاید تا صاحب باغ را راضی کنید. او آن روز از گلابیها نخورد ولی در همان روز هدیه شهادت را خداوند نصیبش کرد. سیدمحمد در لحظه آخر شهادت سر خود را بالا برد و گفت «الله اکبر» و این آخرین ذکر ایشان بود درحالیکه تیر قناسه به سر او برخورد کرد و او به شهادت رسید، در واقع او با این کارش در دل خدا جا باز کرد.
این جانباز ۳۵ درصد درخصوص رمز موفقیت رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی بیان کرد: خداوند در قرآن میفرماید: مرا یاری کنید تا شما را یاری کنم، دشمن ظالم باشید و یاور مظلوم. در زمان طاغوت، شاه به جای این که یاور مظلومان باشد نوکر انگلیس و آمریکا بود و مثلاً در جنگ شش روزه عراق کمک بسیاری به اسرائیل کرد. در آن زمان ۵۸ هزار آمریکایی به عنوان مستشار در کشور ما بودند و حق توحش میگرفتند. ما این رژیم فاسد را به یاری خدا کنار زدیم و یاور مظلومان جهان شدیم. چندین کشور رودرروی ما ایستادند و به صدام کمک کردند اما امروز ما هستیم که به واسطه انقلاب و خون شهدا سرمان را بالا میگیریم. شما ببینید فردی مثل شیخ زکزاکی در قم درس خواند و شیعه شد و در نیجریه میلیونها نفر به واسطه او شیعه شدهاند.
ملکی در پایان خاطرنشان کرد: در والفجر مقدماتی در فکه فرماندهمان به ما آموخت که چطور از طریق ستارهها راه خود را پیدا کنیم؛ امروز هم رهبر ما فرمود: شهدا ستارگانی هستند که راه را به ما نشان میدهند. اگر میخواهیم به سعادت دنیا و آخرت برسیم باید راه شهدا را ادامه دهیم و ببینیم شهدا چه کردند که به این درجات رسیدند تا ما جلوی دشمنان اسلام قد خم نکنیم و به جای الگو گرفتن از برخی سلبریتیها، از شهدایی الگو بگیریم که جان خود را به خاطر ما فدا کردند.
گفتگو از حمیدرضا گلهاشم