شاه را نجات دادیم!
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید رضاعلی صفارلو دوم آبانماه ۱۳۴۳ در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش حيدرعلی و مادرش امالبنين نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. هفتم اسفندماه ۱۳۶۳ در سنندج دچار سانحه رانندگی شد و بر اثر ضربه مغزی به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده يحيای زادگاهش واقع است.
شاه را از سر پا ایستادن، نجات دادیم!
آن روز که از راهپیمایی آمده بود، از شادی توی پوستش نمیگنجید. صدایم کرد و گفت: «میدونی امروز چه کار کردیم؟ کاری کردیم کارستون! مجسمه شاه رو کشیدیم پایین! بدبخت رو از سر پا ایستادن، نجات دادیم! وقتی تعریف میکرد چشمهایش برق میزد.
(به نقل از برادر شهید)
باشه برای آخرتم
طوری کار میکرد که حقالناس به گردنش نماند. کمتر از حقش میگرفت. بعضی جاها هم اصلاً پول نمیگرفت و میگفت: «باشه برای آخرتم.»
کار نقاشی را خیلی دوست داشت. حتی توی جبهه هم یکی از کارهایش نقاشی بود. مساجد را رنگ می زد.
(به نقل از برادر شهید)
با صدای قرآن عبدالباسط به هوش آمدم!
با صدای زنگ درب، عروسم چادر پوشید و رفت. در را باز کرد. هر بار که رضاعلی جبهه بود، با هر صدای زنگی بند دلم پاره میشد. همیشه منتظر خبر بودم. صدای گریه و داد و فریاد مرا به حياط کشاند. جلوی در، یکی از دوستان پسرم بود. چند لحظه بعد هم همسایهها یکی یکی آمدند. مات و مبهوت نگاهشان میکردم. پرسیدم: «فاطمه! چی شده؟» عروسم گفت: «مادر! رضاعلى.» گفتم: «رضاعلی چی؟» با کمی مکث گفت: «رضاعلی شهید شده.»
زمین و زمان دور سرم چرخید و از حال رفتم. با صدای قرآن عبدالباسط به هوش آمدم. توی اتاق پر بود از لباس مشکی. تازه فهمیدم چرا چند روزی هست که همسایهها نگاهشان را از من میدزدند. چرا کوچه و مسجد، حال و هوای دیگری دارد. خدا مزد یک سال جنگیدن توی خط مقدم آن هم با کومولهها را به او داد.
(به نقل از مادر شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت