طلبهای که سقای حسین (ع) بود!
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید ابوالفضل خراسانی يكم خردادماه ۱۳۴۸ در روستای خورزان از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. حاج غلامحسین، اسم پسرش را ابوالفضل گذاشت تا طبق عهدی که با خدایش بسته بود، در آن کویر خشک، یادآور سقای تشنه لب حسین (ع) باشد و از کاروان سالار عشق، معرفت به ارث ببرد. به همین منظور در مراسم تاسوعای حسینی که هر ساله در روستای خورزان برگزار میشود، سقایی میکرد.
طلبهای که سقای حسین (ع) بود!
او در دامن باغبانی مهربان، کام تشنهاش را با مهر و تربت حسین (ع) سیراب کرد. با آمدنش شادی و سرور، خانه را فرا گرفت. روزی پدر کنارش نشست و برایش از سقای حسین (ع)، لبهای تشنه اطفال حسین (ع) و نذری که برایش کرده بود گفت. با حرفهای پدر، لبخند رضایتی بر روی لبهای پسر نشست. از آن به بعد همه ساله به یاد بابالحوائج کربلا، لبهای سوگواران حسینی را سیراب میکرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، در سنین نونهالی تکخوان گروههای سرود مسجد روستای خورزان بود و در جلسات قرآن نیز حضوری مستمر پیدا میکرد. تحصیلات ابتدایی را در روستای خورزان گذراند و دوران راهنمایی را در مدرسه علامه طباطبایی روستای فرات که پنج کیلومتری با روستای خورزان فاصله داشت، به پایان رساند. او که تشنه معارف ناب الهی بود، پا در حریم حوزه علمیه حاج فتحعلیبیک دامغان گذاشت تا جان خویش را به زلال معرفت اهل بیت (ع) سیراب سازد. بعد از گذشت چند سال رهسپار قم شد و در مدرسه علمیه رضویه و علیبن ابیطالب در محضر اساتید حوزه، شاگردی کرد.
خدمت در دانشگاه عشق و ایمان
مهربان، شوخ طبع و دارای حجب و حیا بود. با حضورش در هر مجلسی، به محفل یاران گرما و صفا میبخشید و گل لبخند را بر لبها مینشاند. حتی وقتی از جبهه نامه میداد در نوشتههایش هم شادی را از راه دور برای خانواده به ارمغان میفرستاد. به راحتی با کسی رابطه دوستی برقرار نمیکرد اما پس از آن، دوستیهایش بسیار عمیق بود. مجرد بود و در جبهه آرپیجیزن. داوطلب به مناطق عملیاتی، اعزام میشد و خدمت در دانشگاه عشق و ایمان، برگههای افتخاری در دفتر عمرش شد.
سن و سالی نداشت؛ اما روحی آسمانی داشت که در قلب عالم خاکی نمیگنجید. همین که میخواست در صف راهیان نور قرار گیرد، با مخالفتهای زیادی روبهرو شد ولی با زیرکی توانست بر قلبها چیره شود و با دست بردن در شناسنامه و بزرگ کردن سن خویش به جمع عاشقان ثارالله پیوست. نخستین بار از طريق جهاد اعزام شد و به قرارگاه حمزه سیدالشهدا در مریوان رفت. بار دیگر در تیپ ۲۱ امام رضا (ع) و گردان موسیبن جعفر مستقر شد و آخرین بار در گردان روحالله و تیپ ۱۲ قائم، توفيق حضور در عملیات کربلای ۵ نصیبش شد.
بیش از یازده ماه توفیق حضور در مناطق جنگی، بارقه الهی را به جانش نشاند و بیست و دوم دیماه ۱۳۶۵ در سرزمین شلمچه، آنجا که خاکش پس از سالها هنوز زیارتگاه عاشقان است و مهبط فرشتگان با اصابت ترکش به سر، به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از انتقال به شهر دامغان به زادگاهش رهسپار شد و در گلزار شهدای خورزان به خاک سپرده شد.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی