«آتش لبخند»؛ چهار داستان کوتاه دوران دفاع مقدس
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ کتاب «آتش لبخند» به قلم سودابه احمدی، سميرا ثباتیمقدم و طيبه جعفری، چهار داستان کوتاه از دوران دفاع مقدس است. این کتاب به سفارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان نخستین بار در سال ۱۳۸۵ توسط نشر صریر در ۶۶ صفحه منتشر شده است.
در قسمتی از متن کتاب میخوانیم:
اينبار كه احمد آمد خيلی عوض شده بود. اين را از نامـههـايش فهميـده بودم. حجب و حيايي در نگـاهش بـود كـه سـابقه نداشـت. صـورت آفتـاب سوختهاش، ريش بلند و پرپشتش چهرهاش را پرابهتتر نشان میداد. خيلی از قيافه صفا داده خودم خجالـت كـشيدم. آرام و سـربهزيـر شـده بـود. بـاورم نمیشد اين همان احمدی باشد كه به لطف او محلهای را به آتش میكشيدم. آنقدر معصوم و آرام شده بود كه رويم نمیشد با او حرف بزنم. حتی معنـای اينبار كه احمد آمد خيلی عوض شده بود. اين را از نامـههـايش فهميـده بودم. حتی معنـای بيشتر حرفهايش را هم نمیفهميدم. چقدر دلم میخواست در كنار او باشم!
يک بار ديگر دل به دريا میزنم و در حضور مامان میخواهم حرف بزنم. نگاهی به بابا كه توی روزنامههايش غرق شده و مادر كه با حرص به پارچـه سوزن میزند میكنم: «بابا تورو خدا بذار برم! به خـدا شـما مـسئولين! فـردا بايد جواب خدا رو بدين!» آتش خشم بابا برافروخته و شعلهور اسـت. بـا غيظ میگويد: «مگه فكر كردی جبهه بچه بازيه كه هركی از خونهاش قهر كرد راه بيفته بره جبهه!» و با لحن مسخرهای ادامه میدهد: «شما مسئوليد!»