«مردی با پیراهن سفید»؛ روایتی از زندگی شهید "استاد عباسعلی فیض"
دوشنبه, ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۹
نوید شاهد - کتاب "مردی با پیراهن سفید" به قلم ابوالقاسم صفا، روایتی از زندگی شهید "استاد عباسعلی فیض" است.
در قسمتی از متن کتاب میخوانیم:
نوار «شهید و شهادت» دكتر شریعتی را گوش میداد و به پهنای صورت اشک میریخت. مطالعات بسیار، عباس را به این نتیجه رساند كه: یکی از بهترین راهها برای فعال كردن بچهها و آموزش مفاهیمی چون «بیعدالتی، شهامت و مبارزه با ستم» برپایی «نمایش» است. عباس براساس این كتاب «حسنک كجایی» نمایش نامهای نوشت و برای اجرا به بچهها پیشنهاد داد. بچهها هر كدام با شوق و ذوق بیش از اندازه هر كدام آماده پذیرش نقشی شدند. كم كم، نمایش حسنک كجایی نقل مجالس و محافل سرخه شد.
بچههای سرخه در خانه و كوچه و مدرسه و كوچه باغ از حسنک صحبت میكردند. ترانه زیبا و دلنشین و بیدارگر حسنک، دهان به دهان میگشت. از حفظ خواندن آن نوعی افتخار به حساب میآمد. همه مردم برای تماشای نمایش روز شماری میكردند. تا این كه روز موعود فرا رسید و مسجد چهل ستون «چاله مزگت» با شگفتی شاهد هجوم مردمی بود كه با شادی و سرور برای تماشا آمدهبودند. مسجد بلافاصله پر از جمعیت شد و بیشتر مردم در بیرون از مسجد فقط صدای نمایش را میشنیدند. اجرای این نمایش عمومی در سرخه با گریمی ساده توسط كودكان دبستانی در مسجد، شور و حال عجیبی ایجاد كردهبود. بعضی از بندهای نمایش را یک نفر با صدای رسا و شورانگیز و زیبا میخواند و برخی قسمتها دسته جمعی خوانده میشدند كه تماشا گران نیز همراهی میكردند.
«چهل ستون» پر از جوانان و نوجوانانی بود كه برای نخستین بار پایشان به مسجد باز شد و این یکی از خواستههایی بود كه عباس به دنبالش بود.
نظر شما