توصیه به حفظ حجاب و عفت عمومی در وصیت نامه شهید زین العابدین امامی

نوید شاهد سمنان:زين‌العابدين امامي، هجدهم آذر 1347، در شهرستان تهران متولد شد. پدرش ابراهيم و مادرش بي‌بي‌نسا نام داشت. دانش ‏آموز سوم راهنمايي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سيزدهم اسفند 1362، در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر او را در گلزار شهداي شهر سرخه از توابع شهرستان سمنان به خاك سپردند.

بسم الله الرحمن الرحیم

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا [1]

با سلام به امام زمان حضرت ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خمینی و امت شهیدپرور ایران و دیگر جانبازان، آن جانبازانی که زندگی و هستی خود را در راه دین داده و در راه خدا دادند.

وصیتم به امت قهرمان پرور ایران این است که هیچوقت امام امت را، این رهبر بزرگ اسلامی را، تنها نگذاشته و همیشه در صحنه ها [2]حاضر باشند. اي ملت، قدر رهبر را بدانید، براي قدري مسائل مادي اینقدر خداي نکرده به انقلاب بدبین نشوید، بدانید نام این رهبر، نام این انقلاب در روایات ائمۀ اطهار « سلام الله علیهم » آمده است. مقام ایشان را قبلاً تذکر داده اند، صدور اسلام و جهانی شدن اسلام را به وسیلۀ این انقلاب یادآور شده اند. بشارت [3] داده اند پیروزي ما را بر اعراب و دیگر شیاطین داخلی و خارجی. بشارت داده اند آنچه را امید به او داریم و آن این است که اسلام صادر خواهد شد، ولی این پیروزي، این سرفرازي ها به همین سهل و آسانی ها به دست نیامده و حاصل نمیشود.

باید براي به دست آوردن چنین پیروزي اي خون ها داده، شهیدها داده، دست ها داده، سرها داده، فرزندها و خانه ها و خلاصه در راه به دست آوردن اسلام واقعی باید از مال و جان و فرزند و پدر و غیره گذشت. بدانید هیچ انقلابی چون انقلاب ما چنین پیروزي ها را نداشته است. هیچ انقلابی، چون این انقلاب اسلامی، به این سهل و آسانی نگذشته است. [4] یا شکست خورده یا اگر پیروز شده، با هزاران بدبختی و گرفتاري هایی که هیچ در انقلاب ما نبوده است. ما الآن حدود چهار سال یا سه سال و نیم در جنگیم و ملت ما به این سهل [و] آسانی دارند زندگی میکنند.

البته این گرانیها، این کمبودها و دیگر مسائل مادي که بعضی را خسته کرده است، همه بر اثر این است که یک عده سودجو، یک عده ضد انقلاب و یک عده بی دین، براي بدنام کردن دولت، سپاه، بسیج یا هرارگان [5] دیگري در آنها داخل شدند [6] و اخلالگري میکنند. اي مردم، به گفته هاي رهبر گوش داده و به آن عمل کنید و بدانید که تا وقتی با ولایت فقیه هستید پیروزید.

در زمان بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام مردم از دور ولایت فقیه کناره گرفتند و به همین علت دودستگی هایی، که حال نیز گاهی باعث زحمت مسلمین می شود، به وجود آمد. مردم از اتحاد دست برداشتند و از پیروزي دور شدند.

پس تا میتوانید متحد باشید و از کسانی که باعث میشوند بین ارگان هاي انقلابی سپاه و ارتش و کمیته ها و غیره نفاق و دوري بیفتد تا از همکاري با یکدیگر دست بردارند، دوري کنید و به آنها مهلت معرکه گرفتن ندهید. در هرجا هستید و همیشه براي طول عمر رهبر عزیزمان امام خمینی و فرج امام زمان( عج ) دعا کنید و همیشه آگاه به دوست و دشمن خود و توطئه هایی که براي این انقلاب کشیده اند باشید.

وصیتم به پدر و مادر همشیره ها برادرم:

سلام به پدر و مادرم که مرا با هزاران زحمت و مشقّت بزرگ کرده و به این دین با شرافت آشنا کردند و مرا به این مرحله رساندند. درود خدا بر مادرم که شب ها را به خاطر من بیداري کشید و روزها را به خاطر من و به خاطر بزرگ کردنم زحمت کشید. درود خدا بر پدر بزرگوارم که از استراحت خود گذشت و روزها تا شب در محیط کارخانه و مشقّاتش زحمت کشید تا بتواند براي زندگی من و براي حیات من نان و غذا تهیه کند.

مادرم، از تو خواهش میکنم که گناهانم را، کارهاي زشتم را، که بر اثر نادانی باعث ناراحتی شما شد، ببخش و شیر پاکت را که در رگهایم جریان دارد حلالم کنی. مادرم در مرگ سرخ که آرزویم است، خواهش دارم شیون مکن و بر روي و سر و صورتت مزن.دوست دارم که مادران دیگر از تو عبرت بگیرند. مادر یادت باشد که من امانت هستم و باید امانت را به صاحب امانت پس داد و این را نیز یادت باشد که من شاید زنده نمی ماندم ولی آقا امام حسین(ع) ضمانت کرد.

از شما میخواهم که برایم دعا کنید که در آن دنیا نیز در جوار پاك امام حسین(ع) و اصحاب طاهرینش مرا منزل دهند. مادر جان یادت باشد آن مادر شهیدي را که در مزار شهیدش گریه نکرد و بر سر قبر فرزندش سخنرانی کرد و بدان ما از این مادرها زیاد داریم. این ها شیرزنان انقلاب و اسلام اند و آرزویم این است که تو نیز از این زنان باشی و در نظر داشته باشی که بعضی از مادران هستند که یک پسر و یک فرزند بیشتر نداشتند و او را در راه خدا دادند و بعضی یازده فرزند خود را در راه خدا دادند. باید بدانی هدف ما از انقلاب کردن برپایی دین مبین اسلام بود و هست و براي این کار باید فرزندان و اموال را و هرچه داریم بدهیم.

پس یک فرزند که هیچ، همه فرزندان را باید داد. شما مگر اباعبدالله را دوست نداري؟ اگر داري باید این دوستی را ثابت کنی. پس بگو فرزندم و فرزندانم و زندگی و جانم فداي حسین(ع) و راه عظمت امام حسین(ع).

(( بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون )) [7]

« مردم خیال می کنند رها می شوند موقعی که بگویند ما ایمان آورده ایم و آزمایش نمی شوند»

خداوند تبارك و تعالی فرمود ما انسان را با مال و جان و فرزند آزمایش می کنیم، ببینیم او که میگوید من خدارا دوست دارم، امام حسین(ع) را دوست دارم، حضرت علی (ع) را دوست دارم، آیا حاضر است یک فرزندش را در راه خدا و ائمه اطهار (ع) بدهد و خم به ابرو نیاورد؟

پس بدان خداوند شما را آزمایش می کند، تا صبر شما را امتحان کند، ایمان شما را امتحان کند و بدان مادر عزیزم با صبر انسان به درجات عالی ایمان خواهد رسید. پس صبور باش تا خداوند به شما پاداش دهد. اما وصیت میکنم که این نام (خانواده شهید) باعث نشود که شما به گناه کشیده شوید و نباید از هیچکس انتظاري داشته باشید. اگر تحسین کردند، بی خیال باشید، اگر گفتند براي فلان فلان بچه اش را داد، بی خیال باشید و همه را به چشم بی اعتنایی نظر کنید و مبادا باعث سوءاستفاده شود.

براي رها شدن از این گناه همیشه خود را کوچک بشمارید در مقابل آنهایی که همۀ فامیل خود را دادند و خانمان را دادند و خود نیز آواره شدند. خدا انشاءالله به شما صبر جمیل و اجر جلیل عنایت فرماید.

وصیت و نصیحتم به خواهرانم که: اولین وصیتم حفظ حجاب، حفظ حجاب، حفظ عفت عمومی است. نگویید که من هیچ جایم پیدا نیست و کنار پنجره یا به پشت بام بروید، شما اگر حجاب را حفظ ننمایید باعث بدنامی شما و بنده است. میگویند خواهر شهید خودش وضعش خراب است.

با آنهایی که می دانید در دلهایشان شر است و صحبت کردن با آنها باعث پررویی آنها می شود، صحبت نکنید. شما نیز با این کار خود سنگر خود را حفظ کرده اید. زیرا اگر قرار باشد حجاب حفظ نشود، فساد در جامعه رواج پیدا کرده و دوباره به عقب برمی گردیم، نماز و روزه و احکامی را که اسلام براي زنان خانه دار و شوهردار آورده است، اجرا کنید. از برادرم نیز خواستارم که درسش را ادامه دهد و در منزل سعی خود را در جانشین شدن من بنماید.

در مورد وسایل حقیر، از شما خواستارم حتماً عمل نمایید.

از شما خواستارم:

 1- حلقه و گوشوارة طلا را فروخته وقف جبهه ها کنید.

2-کتاب «حوادثی از تاریخ» را به مسجد امیرالمؤمنین (ع) و کتاب « سوگند مقدس» را به مسجد امام حسن عسگري (ع) و کتاب قرآن و کتاب هاي شهید هاشمی نژاد [8] را به مسجد جواد  الائمه تحویل دهید.

3- 500 ریالی را که به مادرم گفته بودم ادا کنید.

4- از کتبی که جیبی است و مورد استفاده خواهران و برادرم است برداشته و بقیه را به کتابخانۀ آستان قدس مشهد یا قم وقف کنید تا مورد استفاده همگان قرار گیرد.

5- بعضی کتب را که در دست دیگران است اگر آوردند طبق شمارة فوق عمل شود و اگر آورده نشد حلالشان باشد.

6- لباس هایم اگر براي یکی از شما اندازه است برداشته و الّا براي جنگ زدگان یا فقرا انفاق شود.

اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک، [لک علی مصابهم] الحمدلله علی عظیم رضیتی، » [اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک]، اللهم ارزقنی شفاعۀ الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندك مع الحسین و اصحاب الحسین، الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام» [9]

الهی، الهی، حتی ظهور المهدي احفظ لنا الخمینی.

« آمین رب العالمین »

شب 1362/9/3 ه.شمسی

حقیر سراپا تقصیر، زین العابدین امامی 

******************