«اسلام» تنها راه سعادت و رهایی از دنیای فانی
چهارشنبه, ۰۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۸
تنها راه سعادت ورهايي از اين دنياي فاني همانا راه اسلام واقعي است بهمين خاطر به نداي امام لبيكگفتم و خود را آماده نبرد با كفار نمودم زيرا اگر زندگي من نتوانست به اسلام و به ملت و هم اوستانيانم خدمتي كند بلكه شهادتم با من آن شود كه حركتي در هم اوستانيانم بوجود آيد
نام: علی اصغر نام خانوادگی: لطفینام پدر: رمضانعلی نام مادر: نرگستاریخ تولد: 1331/10/7 محل تولد: روستای دیزج از توابع شهرستان شاهرودتحصیلات: سوم ابتدایی ارگان اعزام کننده: بسیجتاریخ شهادت: 1361/8/11 محل شهادت: ام الرصاص عراقنحوه شهادت: اصابت ترکش مزار: گلزار شهدای زادگاهش
نوید شاهد سمنان: علياصغر لطفي هفتم دي 1331، در روستاي ديزج از توابع شهرستان شاهرود به دنيا آمد. پدرش رمضانعلي، كشاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. تا سوم ابتدايي درس خواند. برقكش و لولهكش ساختمان بود. ازدواج كرد و صاحب سه پسر شد. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. يازدهم آبان 1361، با سمت تخريبچي در عينخوش توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش خمپاره به قلب، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
بسمالله الّرحمن الرحيم
ولاتحسبن الذين قُتلوا في سبيلالله ......يرزقون:
كساني را كه در راه خدا كشته ميشوند مرده مپنداريد بلكه آنها زندهاند و نزد خدايشان روزي ميخورند.
اينجانب علياصغر لطفي فرزند رمضان به شماره شناسامه 1816 متولد 1331 كه در تاريخ 1361/06/07 به جبهههاي حق عليه باطل اعزام گرديده ام ؛ زيرا هميشه يك چيز مرا در خود فرو برده بود و آن اينكه چرا آفريده شديم و براي چه زندگي ميكنيم در اين فكر بودم كه تنها راه سعادت ورهايي از اين دنياي فاني همانا راه اسلام واقعي است بهمين خاطر به نداي امام لبيكگفتم و خود را آماده نبرد با كفار نمودم زيرا اگر زندگي من نتوانست به اسلام و به ملت و هم اوستانيانم خدمتي كند بلكه شهادتم با من آن شود كه حركتي در هم اوستانيانم بوجود آيد. و سخني دارم با مادر مهربان و خوبم تو برايم زحمتهاي فراوان كشيدي و چه شبها كه نخوابيدي ليكن من بعنوان يك فرزند آ نطور كه بايد و شايد نتوانستم خدمتي به شما انجام دهم.
ليكن ميخواهم يك مژده بشما بدهم و شما را خوشحال كنم و آن اينكه افتخار كن كه پسرت در راه اسلام و در راه امام امت ميجنگد مادر خوبم يك سفارش ديگر دارم اگر شهيد شدم گريه نكن زيرا رشادت يك انتخاب است و كسي كه چيزي را خودش انتخاب ميكند و ديگر افسوس و گريه ندارد و شهيد گريه ندارد. پدر مهربان اگر در زندگي شما را آزردم به بزرگواري و نثار و گذشت خودتان به اين بنده خدا را ببخش و مرا حلال كن از تمامي برادران و خواهرانم تقاضاي عذر و بخشش ميخواهم اگر به آنها بدي كردم و يا وظيفه برادري را انجام ندادم:
و سخني به شما هم روستاييان عزيز به شما مردان خدا و بندهگان الله و سخني به شما جوانان غيور و شجاع و با ايمان : خواهشي كه دارم از خط امام خداي ناكرده منحرف نشويد كه ناخوشی و پشيماني سودي ندارد و زيرا خط امام چيزي جزء اسلام واقعي نيست. ضمناً اگر شهيد شدم و اين افتخار نصيبم شد طبق همان وصيتنامه اي كه در منزل نوشتهام عمل شود و امّا سخني دارم به همسر مهربانم :اگر من نتوانستم آنطور كه بايد وشايد وظيفهام را به شما ادا نمايم از شما عذر و پوزش ميطلبم و از خدا ميخواهم كه به شما اجر و فرد و پاداشت عنايت بفرماید.
وشما را كه در آينده مادر فرزندانم خواهيد بوديد و آنها را طوري تربيت كني كه دنبال رو و راه امام و رهبران ديني باشدو شما به تمامي دوستانت افتخار كني زيرا همسر يك شهيد هستي و شهيد پيش خدا مقامي بالا دارد. تمام دوستان و نزديكان را سلام مخصوص ميرسانم.
والسلام
اگر شهيد شدم مرا در همان روستاي ديزج دفن نماييد. واين آخرين جمله من است كه تا جان در بدن داريد از ولايت فقيه حمايت نماييد كه بوجود آورنده و نگهدارنده انقلاب اسلامي ما پس از خداي متعال ولايت فقيه بوده و ميباشد.
61/06/15 علياصغر لطفي
منبع:کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / نشر شاهد / بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
نظر شما