نامه شهيد کیانی «1»
شهيد «داریوش کیانی» در نامه‌ای می‌نویسد: «برادر اميدوارم که خداوند تبارک و تعالی شما را به اوجی برساند که ديگر مقياسش را خداوند بلد باشد و آن اوج...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

نامه

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «داریوش کیانی» سال 1349 در روستای مشتكان شهرستان ممسنی در خانواده پاك و متدين ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدايی و راهنمايی را با موفقيت به پايان رساند. احمد برای ادامه تحصیل راهی ممسنی شد و دوران دبیرستان را در مدرسه روحانی‌نیا پشت سرگذاشت. سال سوم دبيرستان بود كه سنگر جبهه را به سنگر مدرسه ترجيح داد و یکم آبان ماه 1363 جهت پاسداری از اسلام و ميهن اسلامی عازم جبهه نبرد شد. وی سرانجام دهم بهمن ماه 1363 در محل پاسگاه زيد به آرزوی ديرينه‌اش رسيد و شربت شهادت را نوشيد.

متن نامه «1»: اوجی که مقياسش را فقط خدا می‌داند

بسم الله الرحمن الرحيم خدمت برادر بزرگوارم احمد رحمانی سلام عليکم برادر اگر جويای حال برادر کوچکت باشی الحمدلله خوب و جای نگرانی نيست. اميدوارم که خداوند تبارک و تعالی شما را به اوجی برساند که ديگر مقياسش را خداوند بلد باشد و آن اوج انسانی و بشری می‌باشد که الحمدلله شاملت شده و می‌باشد.

برادر در ضمن، خدا شما را مردی قوی و متقی آفریده است و مثل ما نيستی که چهره‌مان مثل انسان‌هايی که در باطن حيوان است باشد واقعا احساس دوری شما در ما نفوذ کرده است که اين شب تاريک توی صحرای پر بلای شهر پنج وین عراق يادی از تو می‌کنم و از تو عزيز تقاضای بخشش می‌نمايم چون انسان هر آن مرگ به دنبالش می‌باشد.

ما قرار است يک حمله سراسری در خود خاک عراق داشته باشیم و روی يک قله بسيار بزرگِ عراق با هلی‌کوپتر تانک برده‌اند و به ياری خدا قصد دارند رزمندگان اسلام آن را بگيريد و ما گردان والفجر هستيم.

تيپ المهدی و نزديک 40 الی 60 کيلومتر در خاک عراق هستيم. برادر آنها ما را زياد اذيت می‌کنند و در غرب کردستان که واقعا طاقت فرسا است. برادر جان تو را به خدا مهرداد را نوازش کن چون حالا دارد در بی برادری به سر می‌برد و بچه‌های دوستش را می‌بيند که هر کس صدای برادر سر می‌دهد اما مهرداد صدای چه کسی بزند از شما تقاضا دارم که هر وقت فرصت کردی برايش يک روايتی بگويی چون اگر تو او را خشنود و شاد کنی خدا هم از تو خشنود می‌شود.

سلام مرا به دوست ديگر برادر عزيز صمد رحمانی برسان که من ايشان را خبر ديگر می‌پنداريم و از وجود ايشان شوق دگر دارم.

موضوع ديگر اما احمد عزيز نيز آن مطلب بالا را که راجع به مهرداد ذکر شد تو را به خدا خودت ناراحت مباش چون می‌دانم زياد دلسوز هستی و نگذار کسی مهرداد را اذيت کند و حال می‌فهمم که قدر برادر را برادر مرده می‌داند و من عرض ديگری ندارم. والسلام. احمد عزيز و گرامی.

خدايا تو خودت گواه و شاهدی که من برای ياری دادن دين تو جان بر کف نهاده‌ام و تو شاهدی که تنها و تنها هدف من ياری دين تو و حسين زمان خمينی بت شکن بوده است و در اين راه مقدس اگر توانستم می‌کشم و اگر نتوانستم کشته می‌شوم. والسلام. به اميد پيروزی رزمندگان اسلام داريوش کيانی.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده