شهادت، ره صد ساله را یک شبه پیمودن است
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «افراسياب آشناگر» سوم فروردین 1340 در روستای کوشک از توابع شهرستان نی ريز در خانواده ای متدين و مذهبی ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوره ابتدايی را با موفقيت به پايان رساند و پس از آن از تحصیل بازماند. سال 1359 برای گذراندن دوره سربازی وارد پادگان آموزشی 05 کرمان شد. از کرمان به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد و راهی جبهه نبرد شد. وی سرانجام 2 خرداد ماه 1361 به شهادت رسید. پيکر پاکش در گلزار شهدای روستای کوشکک به خاک سپرده شد.
متن وصیت:
بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ به راستی ما برای خدائيم و به سوی او بازگشت خواهيم کرد. وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِی سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز مپنداريد کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مردگانند بلکه زندگانند و در نزد خدا روزی می خورند.
ندای هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی حسين زمان
اينجانب افراسياب آشناگر وصيتنامه خود را با نام الله ياری دهنده و پاسدار خون شهيدان آغاز می کنم. من در تاريخ 5 تیر ماه 1359 به ياری الله به جبهه حق بر عليه باطل اعزام می شوم تا به بعثی های کافر بگويم که اگر در زمان واقعه کربلا نبودم که به ياری امام حسين عليه السلام بشتابم اکنون که در اين جنگ حق و باطل برقرار شده است به ندای "هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی" حسين زمانمان خمينی بت شکن لبيک گفته و جهت نبرد با کافران خدانشناس به جبهه می روم تا خون پاک و جان ناقابلم را در راه اسلام عزيزمان که همان راه اسلام و پيامبر گراميمان است نثار کنم و درخت انقلاب را با خون سرخم آبياری کنم.
با خون سرخم اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عج) می رسانم
به جبهه می روم تا دينم را به خدای خود و اسلام و رهبر عزيزمان ادا کرده باشم و به جبهه حق عليه باطل می روم تا با خون سرخم اين انقلاب را به رهبری امام خمينی تا پيروزی نهائی و تا انقلاب حضرت مهدی عجل الله برسانيم. تقاضای من از ملت مسلمان و مبارز و شهيدپرور ايران اين است که وحدت کلمه را حفظ کنند و هميشه در صحنه باشند و امام عزيزمان را تنها نگذارند و فقط گوش به فرمان رهبر عزيزمان باشند و با قاطعيت جلو توطئه ها را بگيرند.
نگذارید خون شهدا پايمال شود
تقاضای ديگر من از ملت شريف ايران اين است که از روحانيت متعهد به اسلام و مبارز و مسئول پشتيبانی کنند و از روحانيت جدا نشوند چون اين روحانيت متعهد به اسلام بودند که بيرق اين انقلاب را به دوش کشيدند و اکنون نمی گذارند که خون اين شهيدان پايمال شود و با مشت محکم توی دهان کسانی بکوبيد که می خواهند با توطئه ی خائنانه روحانيت مبارز را از صحنه کنار بزنند.
اسلام خاری در چشم دشمنان
خدايا شهادت در راه خودت را نصيبم گردان. خدايا شهادت مرا در راه اسلام که خاری است در چشم دشمنان بپذير. خدايا به اميد ثانيه ای هستم که مرگ سرخ را که از محراب علی عليه السلام و شمشير حسين عليه السلام سرچشمه می گيرد در آغوش گيرم.
چند کلمه هم با پدر و مادرم، ای پدر و مادر عزيزم اگر چه می دانم فرزندی را از دست داده ايد ولی خدا را شکر کنيد که اين افتخار نصيب شما شده است که فرزندی را در آغوش گرمتان و دامان پاکتان بزرگ کرده ايد و در راه الله و اسلام هديه کرده ايد و راهش جز راه اسلام و اله قدم بر نداشته است.
گوش به فرمان امام عزيزمان باشيد
پدر و مادرم تنها خواهش که دارم اين است که هيچ درباره من ناراحت نشويد و برای من گريه نکنيد و من نمی خواهم که دشمنان اسلام از ناراحتی شما خوشحال شوند. لباس مشکی بر تن نکنيد چون که شهيد انتظار گريه و لباس مشکی را ندارد و انتظار من از شما اين است که در راه اسلام و انقلاب حرکت کنيد و گوش به فرمان امام عزيزمان باشيد آيا بهتر نيست راهی را که انسان بايد آن را به مدت 60 الی 70 سال بپيمايد در مدت 20 الی 30 سال طی کنيد تا به گناه و معصيت کمتر آلوده شود. والسلام
انتهای متن/
