شهید ذوالفقار احمدی در وصیتنامه خود بیان می‌کند: شما را قسم به خدا، امام عزيز، رهبر عزيز را تنها مگذاريد و پيام ديگر اينكه برادرانيكه در جبهه ها شهيد مى شوند، سلاح آنها را برداشته، سنگرهايشان را خالى مگذاريد. تا مى توانيد، جهاد كنيد. يكى از درهاى بهشت، جهاد است.


به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید ذوالفقار احمدی یکم شهریور ۱۳۴۷، درروستای اردجین از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش گنجعلی، کشاورز بود و مادرش ام کلثوم (فوت ۱۳۵۷‏) نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفدهم فروردین ۱۳۶۴‏، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

(بسم الرحمن الرحيم)

((كسى كه بدون وصيت نامه از دنيا برود، مثل كسى مى‌باشد كه در زمان جاهليت از دنيا رفته است)) پيامبر اكرم (ص)

((و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون)آل عمران 169)

((كسانى كه در راه خدا كشته مى‌شوند، آنها را مرده مپنداريد، بلكه زنده‌اند و در نزد خداى خود روزى مى خورند))(قرآن كريم)

به نام الله وصيتم را شروع مى كنم. شهادت مى دهم خدا يكتاست. جز او معبودى ديگر نيست و شهادت مى دهم به پيامبران كه اولين آنها حضرت آدم و آخرين آنها پيامبر اكرم (ص) رسول الله مى باشد. سپاس بيكران بر خداوند يكتايى كه بعد از سالهاى خفقان و جهل و گمراهى رهبرى پيامبرگونه به ما عطا فرمود كه ما را از راه ضلالت نجاتمان بخشيد.

اى مردم حزب الله آخرين ساعات روز عاشورا، سرور آزادگان، سالار شهيدان در سرزمين كربلا بعد از به شهادت رسيدن 72 تن از بهترين ياران خود فرمود: ((هل من ناصر ينصرنى)) ((آيا كسى هست كه بدين جدم يارى كند))؟

حسين جان! اگر چه در روز عاشورا نبوديم تا ياريت كنيم، اما در اين زمان به فرزندت امام خمينى لبيك گفته به

ياريش شتافتيم.

خدمت پدر مهربان سلام، پدرجان! تو نه تنها پدرم بودى، بلكه بيش از پنج سال نداشتم كه مادرم را از دست دادم. به جاى مادرم تو زحمات مرا متحمل شدى. پدرجان! اگر لياقت شهادت را داشتم و شهيد شدم، اميدوارم حلالم كنيد.

به خدمت برادر بزرگم ابوالقاسم و جمشيد، سلام برادران! از تمام همسايگان از همسنگران و از اهالى اردجين برايم حلاليت بگيريد.

اى مردم حزب ا!لله باور كنيد، كاروان سيدالشهداء در جبهه ها در حركتند. شهدايى كه تا حالا رفته اند، خودشان را به آن كاروان رسانيده اند. اما بزرگترين مسئوليت را براى ما گذاشته اند; ما بايد ادامه دهنده راه آنها بوده و پيام شهداء را زينب وار به تمام جهانيان برسانيم.

اما پيام بنده به عنوان يك شهيد اين است كه شما را قسم به خدا، امام عزيز، رهبر عزيز را تنها مگذاريد و پيام ديگر اينكه برادرانيكه در جبهه ها شهيد مى شوند، سلاح آنها را برداشته، سنگرهايشان را خالى مگذاريد. تا مى توانيد، جهاد كنيد. يكى از درهاى بهشت، جهاد است.

پدر جان! اگر جنازه من به دست شما رسيد، پيش محمد افضل گروسى دفن كنيد. نمى خواهم بر سر قبرم سنگ گران قيمت بگذاريد، يك تكه حلبى هم باشد، راضى هستم. پدرجان! اگر خواستى، برايم گريه كنى، در جاى خلوت گريه كن; چون منافقين خوشحال مى شوند.

پدرجان! صبر داشته باش. اگر منافقين ببينيد شما ناراحت هستى، آنها خوشحال مى شوند؛ اما اگر ببينيد تو صبر دارى و خوشحالى، آنها از خوشحالى تو رنج خواهند برد. باز به شما جوانها سفارش مى كنم كه به وصيت و به پيام شهدا عمل كنيد. جبهه ها را خالى نكنيد. پشتيبان امام عزيز باشيد به حرفهايش گوش كنيد و بدان عمل كنيد. مالا و جانا به جبهه كمك كنيد. چطور كه تا حالا كرده ايد. من كاره اى نيستم از زحمات شما تشكر كنم. اجر شما را خدا خواهد داد، چون براى رضاى او داده ايد.

خداحافظ همه شما، پدرم، برادران و برادرزادگان و فاميلها و مردم حزب الله.

خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، آمين يا رب العالمين.

اى وصيت نامه كه مى روى به سويش از سوى من ببوس، رويش

والسلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته

مرگ بر آمريكا ـ مرگ بر شورورى ـ مرگ بر صدام

ذوالفقار احمدى


منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده