توصیه شهدا در حق پدر ومادر در وصیتنامه
وصیّتم به تو مادر عزیزم این است که در برابر شهادتم صبر و استقامت کنی که صبر تو نافذتر و کوبنده تر از خون من علیه دشمن است.

 جلوه توصیه  شهدا در حق پدر ومادر در وصیتنامه شهدا شهرآران وبید گل

شهید علی محمد باغبانی آرانی:

پدر مهربانم! می دانم که در زندگی به من خیلی نیاز داشتی ولی افتخار کن که این نیاز را در راه خدا دادی...مادرم! برای مادر خیلی سخت است که فرزند خود را از دست بدهد. می دانم که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم ولی مرا ببخشید. خداوند را شکر کن که این امانت را نوزده سال خوب نگهداری کردید و به صاحبش باز گردانیدید و در این امتحان، فاطمه وار مقاومت کردید و قبول شدید.

شهید جعفر باغبانی آرانی:

وصیّتم به تو مادر عزیزم این است که در برابر شهادتم صبر و استقامت کنی که صبر تو نافذتر و کوبنده تر از خون من علیه دشمن است.

توصیه به پدر:سلام به تو پدر عزیز که هر وقت اجازه ی رفتن به میدان جهاد و دفاع از کشور و دینم را از تو خواستم، عاشقانه گفتی: " برو فرزندم که اسلام اکنون نیاز به شما جوانان دارد. "

شهید علی اصغر باصری آرانی:

پدر و مادرم! مي دانم از فراقم ناراحت مي شويد، ولي خداوند متعال فرموده: فرزند يك امانت است در دست پدر و مادر؛ پـس شما ناراحت نشويد. اگر خدا مرا پذيرفت افتخار كنيد، چـون آرزوي من اسـت. اگـر مي خواستم زندگي آرام همراه با آسايش داشته باشم به لطف شما پدر و مادر و نيز از جهت زندگي زناشويي تـمام ايـن عـوامل آرامش و آسايش من بود مهيا بود، امّا تنها با ياد خدا دلم آرام مي گيرد، اصلاً دنيـا برايـم پوچ و بي ارزش است، وقتي جوانان را با جوش و خروش فراوان مي بينم كه تنها هدفشان شهادت است، از خدا مي خواهم كه خدا آنان را در راهي قراردهد كه راه شهيدان باشد و شهادت را نصيب من هم بكند.

مادرم! من بـه شمـا سفـارش مي كنـم كه گريه و زاري نكنيد. فقط براي علي اصغر امام حسين(عليه السلام) گريه كنيد، زيرا علي اصغر نزد خداوند مقام و آبرو دارد. از شما پدر مهربانم تشكر مي كنم به خاطر اين كه نام مرا نيكو انتخاب نموديد.

شهید علی ایمانی بیدگلی:

پـدر و مـادر عـزیـزم! خوشحـال باشیـد، چـه افتخـاری بالاتر از این که فرزند خود را در راه اسلام فدا کرده اید. من عزیزتر از علی اکبر امام حسین(علیه السلام) نبودم.

شهید حسین ایمانی آرانی:

پدر عزیزم! در این دنیا برای تو کاری انجام ندادم، امّا امیدوارم جواب محبّت های تو را با شهادت بدهم تا موجب سرافرازی و خشنودی تو باشم.

مادرم! باید افتخار کنی که پسرت در راه خدا جهاد کرده و به لقاء الله رسیده است. از تو می خواهم از من راضی باشی تا آسوده خاطر باشم. صبر پیشه کن تا خداوند به تو اجر عنایت فرماید.

شهید علی حسین ایمانیان بیدگلی:

پدر جان! خوشحال و هم چون کوه استوار و مقاوم باشد و در جواب بعضی ها که ممکن است بگویند چرا فرزندت را به جبهه فرستادی تا کشته شود بگو: « وظیفه ی خود را انجام داده ام ».

توصیه به مادر:

درود بر تو مادر عزیزم! مگر تو نگفتی : « امیدوارم به ارزویت برسی »؟ من اکنون به آرزوی خود رسیده ام و به حجله ی دامادی رفته ام. از تو حلالیّت می طلبم.

شهید علی محمد امینیان:

پدر و مادر عزیزم! تصمیم گرفته ام در راهی قدم بگذارم که بهترین برگزیدگان خدا پیموده اند. برای من گریه و زاری نکنید، چون گریه و زاری برای کسی است که به این دنیا دلبستگی دارد و جذب دنیای فانی شده است.

مادر جان! با قرائت سوره ی والعصر و توجّه به معنای آن در شهادتم صابر و خوشحال باشید و از خداوند بخواهید تا مرا جزو شهدا قرار دهد.

پدر و مادر مهربانم! این مایه ی سربلندی در محضر خداوند است که خانواده ی ما هم بعد از گذشت چندین سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهیدی به محضر خداوند هدیه نموده است. این سند حمایت سرخ از انقلاب اسلامی است.

مادر عزیزم! اگر جنازه ام به دست شما نرسید و پیدا نشد، بر سر مزار دیگر شهدا برو و فاتحه بخوان. برای آن ها مادری کن که آن ها فرزندان تو هستند.

شهید علی رضا الماسی مقدم آرانی   :

شما ناراحت نباشید که می دانم نیستید؛ چون من روحیة شما را خیلی خوب می دانم. شما باید افتخار کنید که چنین سعادتی نصیبتان شده است. من را کسی به جبهه نبرده و دنبال من نیامده اند، بلکه خودم خواستم بروم؛ چون حالا مثل زمان امام حسین(علیه السلام) می باشد. من به « هل من ناصر ینصرنی » حسین(علیه السلام) ان شاء الله اگر خدا قبول کند، جواب دادم و این سعادت نشان افتخار ما برای شما هست، چون قرآن می فرماید: بالاخره باید مرد، پس چرا مرگ در راه خدا نباشد؟

از شما می خواهم که برای من گریه نکنید، برای علی اکبر حسین(علیه السلام) که با لب تشنه او را شهید کردند، گریه کنید ان شاء الله هم دیگر را در بهشت ملاقات خواهیم کرد.

شهید عباس علی الماسی مقدم آرانی :

نمی گویم گریه نکنید، اگر خواستید گریه کنید، به یاد امام حسین(علیه السلام) گریه کنید پدر و مادرم! می دانید که انفاق در راه خدا از نشانه های مؤمن است و بهترین انفاق ها با ارزش ترین آن هاست. پس چه بهتر که عزیزتان را که از هر چیز بهتر و بیش تر دوست دارید، در راه خدا انفاق کنید که این بهترین

انفاق هاست. چه معامله ای از این بالاتر که خریدار خداوند عزّوجل باشد.

شهید ابوالفضل الماسی موخربیدگلی :

پدر و مادر عزیزم! پس از عرض سلام، سلامتی شماها را از درگاه خداوند متعال خواستارم. در حال حاضر که به جبهه های حق علیه باطل اعزام شده ام، باید خوشحال باشید. از شماها می خواهم که برای من گریه نکنید چرا که مرا از خدا گرفته بودید و به خدا باز گردانیدید و به قول معروف هر چه از هر کس گرفتی باید پس بدهی؛ من از طرف خدا بودم و به سوی خدا شتافتم.

پدر جان! هرگز سنگر نماز جمعه را رها نکن.

 

شهید جلال اکرامی نوش آبادی:

پدر جان و مادرمهربانم اگر فرزندتان در راه خدا شهيد شد و به نداي مظلومانة سالار شهيدان - كه هم اكنون از حلقوم رهبري نازنين چون امام خميني بيرون مي آيد - لبيك گفته و به ديدار معشوق خود شتافت نگران و گريان نباشيد و مبادا در غم از دست دادن من گريه كنيد؛ چرا كه من به آرزوي ديرينه ام رسيده ام. پدر جان! مگر نشنيده اي كه حسين(عليه السلام) فرياد برآورد: «اگر دين جدم رسول الله با كشته شدن من پايـدار مي ماند، پس اي شمشيرها مرا در بر بگيريد» وقتي رهبر ما چنين بگويد و حاضر بر كشته شدن باشد؛ چرا ما چنين نباشيم؟ مگر ما پيرو آن مظلوم كربلا نيستيم و يا مگر ما پيرو علي(عليه السلام) نيستيم كه مي فرمايد: «قسم به جان آن‌كه جان پسر ابوطالب به‌دست اوست! اگر هزاران شمشير برسرم فرود آيد از اين كه در بستر، در راه جز خدا جان بسپارم آسان تر است.» پس اي خانواده گران‌قدرم! مبادا در عزاي من گريان باشيد، ولي اگر خواستيد گريه كنيد، تنها به ياد من نباشيد، بلكه به ياد تمام شهداي اسلام مخصوصاً حسين فاطمه گريه كنيد.

خانواده عزيزم! اگر جسدم را برايتان آوردند كه سر در بدن نداشتم به ياد مظلوم كربلا حسين بن علي(عليه السلام) گريه كنيد، به ياد آن سري كه وقتي از بدن جدا شد قرآن تلاوت مي كرد.

در پايان برای شما عزيزان اين مژده را دارم كه، اطمينان داشته باشيد در روز قيامت در نزد محمد(ص) و فاطمه زهرا(س) رو سفيد خواهيد بود ان شا الله.

 

شهید محمد اقبالی آرانی  :

پدر و مادرم! من سعادتی را بالاتـر از جنگیدن بـا منافقان و متجاوزان،آن هم در ماه مبارک رمضان و شب قدر نمی دانم بنابراین بعد از شهادت من شکر گزار خداوند باشید که چنین لیاقتی را به فرزند شما داد و دعای شما همیشه « اللهم تقبّل منّی هذا الشّهید » باشد.

از شما می خواهم رهنمودهای امام را راهنمای خود قرار داده و به فرامین او گوش دهید که سخنان او الهام گرفته از قرآن، اسلام و دستورهای امام عصر(عج) می باشد.

اگر مردم به شما مانند کسی که فرزندش را در راه خدا داده بنگرند، شما به شهدای کربلا و پدر و مادر شهدای گمنام بنگرید و این را کاری ساده مپندارید.

شهید مصطفی اقبالیان  آرانی :

می دانم محبّت من در دل شما بسیار و رنج و اندوه از دست رفتنم مشکل است. در برابر شهادت در راه خدا و به ثمر رسیدن حکومت اسلامی، این درد و رنج بسی ناچیز است. شاکر خداوند باشید که این نعمت را به شما ارزانی داشته تا شما هم از این ثواب اخروی برخوردار باشید.

مادرم! اگر به شهادت رسیدم در حین رسیدن خبرشهادتم وضو بساز و نماز شکر به جا بیاور و بگو که خداوندا! این شهید را از من به درگاهت قبول فرما.

 

شهید نجات اله افروز:

پدر و مادرم! من از شما یک سئوال دارم، آیا اگر شخصی امانتی به شما بسپارد، شما دلتان نمی خواهد هر چه زودتر این امانت را به صاحبش برگردانید؟ می دانم جواب می دهید: بلی

مادر و پدرم! من امانتی بودم در نزد شما و شما این امانت را به صاحبش برگرداندید و فقط از خدا بخواهید که این قربانی ناقبل را از شما قبول کند.

شهید عباس اصیلیان بیدگلی:

سلام بر تو ای مادر عزیزم مبادا آه و ناله کنی و اجرت را در پیشگاه خدا کم کنی راستی، مادر! در هنگام تولّدم چه تربتی به دهانم گذاردی و چه به گوشم خواندی که امروز ما فریاد لبیّک یا خمینی سر داده ایم؟

مادر جـان! بـا کدامیـن امیـد و آرزو اذان در گـوش من خواندی که امروز پاسخگوی مردی از تبار حسین(علیه السلام) باشیم...

توصیه به همة مادران:

هان، ای مادران! بپاخیزید و بچه های عزیز خود را هم چون مادران شهدا مهیّا کنید...

توصیه به پدر:

پدر عزیزم! خوشحال باش از این که فرزندی داشته ای که در راه الله و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی حرکت کرده و مسرور باش از این که جان ناقابلش را در این راه فدا نموده است.

 

شهید محمدرضا اسماعیلی :

پدر و مادر عزیزم! خیلی باید ببخشید که من آنگونه که می باید حقّ فرزندی را ادا کنم، ادا نکردم. شما از رفتن من ناراحت نباشید و صبر داشته باشید که « الصبررأس الایمان ». شما باید افتخار کنید که چنین فرزندی داشتید و در راه حسین(علیه السلام) تربیت کردید و قدم در این راه گذاشت. شما در مرگ من گریه نکنید که با گریه کردن شما دشمنان اسلام خوشحال می شوند.

پدر و مادر عزیزم! مرا حلال کنید که اگر حلال نکنید، در روز قیامت نمی توانم پاسخگوی زحمات شما باشم.

شهید رمضانعلی استادی محمدآبادی:

پدر و مادرم! خدا می داند که چقدر به شما علاقه دارم و اکنون از کارهای گذشته ی خود در طول زندگی سخت پشیمانم؛ از شما می خواهم مرا ببخشید.

از شما می خواهم مرا ببخشید. خواهرم! سعی کن فرزندان خود را مؤمن و معتقد به قرآن و اسلام بزرگ کنید که این ها آینده ساز انقلابند.

پدر و مادر عزیز من! در زندگی شما را خیلی اذیّت کردم و اکنون که در جبهه هستم امکان دارد من شهید شوم. از شما می خواهم برایم گریه نکنید. ان شاء الله اگر شهید شدم تازه در آن دنیا اوّل خوشبختی من است و آن هم در نزد خدا. از شما می خواهم مرا ببخشید.

پدر و مادر عزیز! از شما می خواهم که ازدوستان و آشنایان و خویشان رضایت بطلبید.

 

شهید علی اقا اربابی بیدگلی:

پدرم تو که بهترین فرزندت علی محمد که استاد و معلم و مربی اخلاق در خانه بود را تقدیم این اسلام عزیز کردی باید آن برادران دیگرم را هم بفرستی به جیهه و بعد فرزندان مرا و خودت هم آماده باش، عشق به الله پیدا کنید. همانطور که مولا علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خدا را دوست داری عشق دنیا را از دل بیرون کنید هر چه ما بدبختی داریم از این دنیای بی ارزش است.

شهید علی اصغر اربابی بیدگلی:

حضور محترم پدر و مادر مهربانم، سلام عرض مي كنم. پدر جان! در آخرين روزهاي عمرم در كنار دوستانم و برادرم در سنگر حق عليه باطل براي شما و امت حزب الله قلم به دست گرفته ام و مي نويسم.

پدر و مادر عزيزم! اميدوارم شما از راهي كه انتخاب كردم ناراحت نباشيد و از من راضي باشيد. مادر عزيزم! اگر نتوانستم زحمات شما را جبران كنم به بزرگواري خود و به خاطر خدا مرا ببخشيد و برايم دعا كنيد.

شهید ناصر ارباب پوربیدگلی:

ای کاش آن موقعی که شهادت نصیبم می شود بالای سرم باشید تا دست های شما را ببوسم... از این که خداوند سبحان منّت [ شهادت فرزندتان] را بر سر شما می گذارد، سر به سجده نهید

شهید ابوالفضل احمدی محمد آبادی:

پدر و مادرم! نمی گویم در شهادت من ناراحت نباشید و گریه نکنید که این حقّ مسلّم شماست ولی تقاضا دارم کاری که دشمن را شاد می کند، انجام ندهید و بدانید مردن حق است و هیچ کس نیست که زودتر ازموعد مقرّر از دنیا برود پس چه بهتر که انسان خود به استقبال مرگ رفته و مرگ با عزّت و شرف را انتخاب کند.

شهید علی اکبر احمدی فرد:

پدرم! درود بر تو که با دستان پینه بسته ات مرا این گونه بزرگ نمودی و خداوند هم سعادتی به تو عنایت کرد که فرزندت را روانه ی جبهه ی جنگ علیه کفر کردی من به تو افتخار می کنم.

پدرم! بدان که اسماعیلت از فرمان باری تعالی سرپیچی نخواهد کرد و تا آخرین لحظه ی حیات خود، از این مرز و بوم دفاع خواهد کرد.

توصیه به مادر:

مادرم! سلام بر تو معلّم اخلاق من، هم چون کوه صابر و استقامت کن و فاطمه وار و زینب گونه زندگی کن. در شهادتم لباس تیره به تن نکن. اگر خواستی گریه کنی به یاد شهیدان کربلا گریه کن. در همه حال از پیر جماران و امام حمایت نما.

شهید علی رضا احمدیان یزدلی:

این توصیه را به خانواده ام دارم که در مرگ من، که مرگ خونین و راه سرخ انبیاست، گریه و عزاداری نکنند؛ چون ستون پنجم منافقان با گریه ی مادران دلشاد می شوند. از برادرانم می خواهم که راه مرا دنبال کنند.

شهید علی محمد احسن زاده آرانی:

مادرم! به جوانان بگو که شهادت، افتخار مردان است و از شهادت نهراسید که شهادت مرگی است که زندگی به همراه دارد.

مادرم! اگر آمدند و نحوة شهادتم را برایت گفتند، می خواهم شکر کنی نه این که گریه کنی؛ زیرا شهادت من به هر شکلی باشد از شهادت علی اصغر سرخ تر نخواهد بود.

من نمی دانم، چرا قرآن فریاد می زند و شیطان زمزمه می کند ولی گوش های ما زمزمة شیطان را می شنود؟

شهید تقی احسن زاده آرانی :

پدر و مادرم! من با خود عهد و پیمان بسته ام تا آخرین قطرة خون از اسلام دفاع کنم و با این گروهک های از خدا بی خبر بجنگم و وجود آن ها را از منطقة کردستان با یاری دیگر رزمندگان پاک سازیم تا اسلام در کردستان زنده بماند.

 

شهید احمد ابلی (ابوالحسنی) آرانی:

پدر و مادر عزیزم! شهادت، افتخار یک رزمنده ی اسلام است؛ مبادا ناراحتی و بی تابی از خود نشان دهید چرا که شهادت گریه ندارد.

شهید حسین ابراهیم زاده آرانی:

پدرم! هیچ ناراحت نباش، همان طور که من تو را ترک کردم، اگر شهید شدم تو هم به خاطر اسلام و حاکمیّت الله صبور باش که خداوند صابران را دوست دارد... »

 

شهید علی محمد ابراهیم پورآرانی:

پدر مهربان و بهتر از جانم! شما را خیلی اذیّت کردم، امیدوارم مرا حلال کنی.

 مادر جان! هم چون زینب (علیه السلام) استقامت کن. من امانتی بودم از طرف خداوند نزد شما که این امانت را به صاحبش برگرداندید تا فردای قیامت در پیشگاه خداوند رو سفید باشید.

مادر جان! بعد از شهادتم می دانم که گریه می کنی ولی اگر صبر کنی، خداوند اجر عظیمی به تو خواهد داد. همان گونه که هر مالی که خداوند به انسان می دهد باید خمس آن را بدهد. من فکر می کنم که بهترین ثروت تو، ما فرزندان هستیم؛ پس اگر شهید شدم مرا خمس فرزندانت حساب کن.

 

 

جلوه توصیه  شهدا در حق پدر ومادر در وصیتنامه شهدا شهرآران وبید گل

شهید علی محمد ابراهیم پورآرانی:


پدر و مادر عزیز! فرزند شما امانتی است در دستتان که باید این امانت را به صاحباصلی اش، که معبود ماست، برگدانید. چه مرگی بهتر از شهادت در راه خدا، مرگی که حسین(علیه السلام) به ما یاران آموخت؛ مرگی که باعث افتخارما و تولّد دوباره است.

پدر جان! می دانم که هیچ چیز جای خالی مرا برایت نمی تواند پر کند ولی چون رضایت پروردگار برایت مهم است حتماً به شهادت من راضی هستی.

مادر جان! اگرچه شهادت من برایت خیلی مشکل است، چون من دومین شهید و هدیه ی شما بودم که تقدیم حق نمودید. امیدوارم صبور باشی و خوشحال که فردای قیامت در برابر فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) رو سفید هستی.

 

شهید ماشااله ابتدایی آرانی :

پدر و مادر عزیزم! از این که نتوانستم وظیفه ای را که نسبت به شما داشتم انجام دهم، مرا ببخشید. هیچ وقت زحمات شما را فراموش نمی کنم. شاید من دیگر شما را نبینم و شهادت، که همان آرزوی دیرینه ی من است، نصیبم گردد. پدر و مادر عزیز و برادرانم! امیدوارم به مهربانی و به خوبی خودتان مرا ببخشید و حلالم کنید.

 

 

 

شهید نصراله آیتی:

پدر و مادر عزیزم! این احساس مسئولیت بود که مرا بر آن داشت تا به جبهه جنگ بیایم و از دین، قرآن و وطن خود دفاع کنم و دینم را ادا نمایم. من داوطلبانه به جبهه آمدم. امیدوارم به آرزوی دیرینه ی خود که ماه هاست در انتظارش هستم ( شهادت ) نایل گردم.

شهید اسماعیل آقاپورآرانی:

مادرم! در مرگ من زاری نکن و از و از امام خمینی درس بگیر که در شهادت فرزندش اشک نریخت؛ چون می دانست رضای خداوند در آن است.

 

شهید علی محمد آردی آرانی:

پدر و مادر عزیزم! می دانم که حقّ شما را خوب ادا نکردم و شاید از دست من گله مند باشید ولی عاجزانه از شما طلب بخشش دارم. نمی گویم در شهادتم گریه نکنید بلکه گریه ی شما برای از دست رفتن فرزندتان نباشد بلکه برای این باشد که چرا فرزنداتان یکبار شهید شد.

 

شهید عباس آران دشتی آرانی:

مادر عزیزم! شب عروسی من موقعی است که در خون خود بغلتم فرمانده کلّ ما، امام خمینی، مرد شهامت و مربّی انسان است؛ باید از او سر مشق بگیریم.

 

شهید عباس آران دشتی آرانی:

پدر و مادر عزیزم! امیدوارم که از رفتن ( شهادت ) فرزند خود ناراحت نشده و محکم در برابر سختی ها مقاومت کنید، زیـرا اسلام مکتـبی است که بـه نبرد با ستمکاران و متجاوزان احتیاج دارد. زمانی که هیچ ابر قدرتی حق کوچک ترین حرفی علیه ابرقدرت های دیگر نداشت، امام خمینی، رهبر مستضعفان جهان، فرمودند: "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند."

پدر و مادرم! شما دین خود را نسبت به اسلام ادا کرده اید و مسئولیّتی که خداوند به شما محول کرده بود، به نحو احسن انجام داده و در این مأموریت قبول شدید. ان شاء الله خداوند به همین خاطر ( تربیت فرزندی که در راه خدا شهید شده ) ثواب شهید را به شما عنایت فرماید.

 

شهید صالح آتش پور بیدگلی( سمیعی نژاد ) :

پدر و مادر عزيزم! مرا ببخشيد اگر در زندگي ام اشتباهاتي انجام داده ام. در تشييع جنازه ام زياد گريه و بي‌قراري نكنيد.

مادر جان! حق داري برايم گريه كني، چون زحمت زيادي برايم كشيده اي تا مرا بزرگ كرده اي، اما خوشحال باش مادرم! چون مي‌داني كه فرزندت چه راه صحيحي را انتخاب كرده است.

همسر مهربانم! اميدوارم مرا ببخشي اگر وظيفة همسر داري را نسبت به شما خوب انجام نداده ام. همسرم! خاطر جمع باش در آن دنيا به ياري خدا با هم خواهيم بود. همسرم، ليلا، ريحانه، و حميد رضاي عزيزم را به مدرسه بفرست تا درس بخوانند و در آينده براي اسلام و كشورمان افرادي مفيد باشند.

از شما مي خواهم، جنازه ام را درب خانه ام به زمين بگذاريد و وصيت نامه را بخوانيد. از تمام دوستان و فاميل و همسايگان مي خواهم كه مرا ببخشندو امام را دعا كنند. 

شهید ماشااله آتشی نوش آبادی:

پدر و مادر جان! به همة دوستان و آشنايان و همسايگان سلام مرا برسانيد و برايمان دعا كنيد تا ان شا الله پيروز شويم. ما خون خود را هديه نموديم تا قرآن و جمهوري اسلامي به رهبري امام خميني پا برجا بماند، بر شما باد كه پس از ما اين هدف را دنبال كنيد.

مادر و پدر عزيزم! صبور و محكم و استوار باشيد.

پدر جان! اميدوارم مرا حلال كني. نمي‌دانم چطور از زحمات تو قدرداني كنم كه مرا به راهي بزرگ هدايت نمودي. هم اكنون در جبهة جادة اهواز - خونين شهر مي باشيم.

شهید عباس آبانی آرانی:

پدر و مادر مهربانم! که سالیان سال با رنج و زحمت فراوان مرا بزرگ و تربیت کرده اید ولی نتوانستم جبران کنم، اگر شهید شدم صبر و شکیبایی پیشه ی خود قرار دهید تا اجر خود را از دست ندهید و از خدا بخواهید تا این هدیة نا قابل را، که از خود اوست، از شما بپذیرد. از خواهران و برادرانم می خواهم مرا ببخشند.

پدر و مادر مهربانم! که سالیان سال با رنج و زحمت فراوان مرا بزرگ و تربیت کرده اید ولی نتوانستم جبران کنم، اگر شهید شدم صبر و شکیبایی پیشه ی خود قرار دهید تا اجر خود را از دست ندهید و از خدا بخواهید تا این هدیة نا قابل را، که از خود اوست، از شما بپذیرد. از خواهران و برادرانم می خواهم مرا ببخشند.

جلوه توصیه  شهدا در حق پدر ومادر در وصیتنامه شهدا شهرآران وبید گل

شهید محمد آبانی آرانی:

پدر و مادرم! اگر شهید شدم، هیچ نگران نباشید و فقط دعا کنید که من جزء شهدا قرار گیرم و خدا از من قبول کند و هم چون امام حسین(علیه السلام) مرا غسل و کفن نکنید و با لباس مقدّس سربازی به خاکم بسپارید و فقط شما پس از شنیدن خبر شهادت من سجده بجای آورید که فرزندی در راه خدا قربانی نمودید، زیرا که شهادت، مرگ سرخی است که شهید آگاهانه آن را بر مرگ سیاه و ننگین ترجیح می دهد و خدا می خواهد شما را به این وسیله آزمایش کند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده