شهید رجبعلی ادب
شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همۀ آگاهی و همۀ عشق و بیداري و بینایی خویش، خود انتخاب می کند.

بسم‌الله الرحمن الرحيم

وصيت‌نامه شهيد رجب‌علي ادب

اي كساني كه مرا براي دفن كردن به‌سوي قبرستان مي‌بريد، پارچه‌اي سياه[1] رويم بكشيد[2] كه همه بدانند در طول عمر خود عزادار بودم. چشمانم را باز بگذاريد كه همه بدانند در طول عمر چشم به راه بودم. [پنجه‌هاي][3] دستانم را باز بگذاريد كه همه بدانند چيزي به همراه نبردم و قالب يخي چون اشك ديدگان[...][4] بر مزارم بگذاريد كه با اولين طلوع خورشيدي، به جاي مادرم، به روي مزارم اشك بريزد. هشت روز مانده به شهادت برادرش [...][5] يك صداي الهي او را صدا مي‌زد و او را به‌سوي خود مي‌كشيد. يك نور الهي در دلش شعله مي‌زند و مي‌خواهد در اين شعله تبديل به آتش شود. شهادت مرگ دلخواهي است كه مجاهد با همة آگاهي و همه عشق و شوق و بيداري و بينائي خويش، خود انتخاب مي‌كند. شهادت، در فرهنگ ما و در مذهب ما، يك حادثه خونين و ناگوار است. در مذاهب و تاريخ‌هاي اقوام، شهادت عبارت است از قرباني شدن عده‌اي كه در جنگ به دست دشمن كشته شده‌اند و اين يك حادثه غم‌انگيز مصيبت‌باري است و نام اين كشته‌شدگان شهيد و مرگشان شهادت است.



[1]- پس از واژة سياه حرف «ز» حذف شود تا خلاف خواست شهيد افاده نگردد.

[2]- در اصل وصيت «بركشيد».

[3]- واژة «پنجه‌هاي» قبل از دستان آورده شده، زيرا شهيد افادة كل به اراده جزء كرده است، يعني پنجه دستانم را باز بگذاريد.

[4]- خوانا نيست.

[5]- پس از واژة برادرش افتادگي دارد.

منبع: کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / نشر شاهد / بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده