شهادت: 7/ مرداد/ 1360؛ شهيد نورمحمد قزوينى فرزند حسين در هفتم مرداد 1335 در روستاى اندرور از توابع نوشهر بدنيا آمد، در يك خانواده متقى و متعهد كه پاى بند به اسلام بودند، تحصيلات دوران ابتدايى را در على آباد عسگرخان به پايان رساند
نويد شاهد مازندران ، شهيد نورمحمد قزوينى فرزند حسين در هفتم مرداد 1335 در روستاى اندرور از توابع نوشهر بدنيا آمد، در يك خانواده متقى و متعهد كه پاى بند به اسلام بودند. تحصيلات دوران ابتدايى را در على آباد عسگرخان به پايان رساند.
شهيد نورمحمد قزوينى
بعد از مدتى خدمتگزار مدرسه راهنمايى تا شكوه شد. ثمره ازدواج او سه فرزند به نامهاى رضا، مهرداد و ابوذر مى باشد. فردى مؤمن به انقلاب بود و در چهره او مهر و محبت و عطوفت نمايان بود و هميشه حالت متين داشت، كم صحبت ميكرد و كمتر با دوستانش ملاقات مى نمود. در دوران انقلاب هميشه در مساجد و تكايا تعزيه خوانى و نوحه سرائى ميكرد و هميشه جوانان را  به راه خير و اسلام دعوت مى نمود در همه تظاهرات و راهپيماييهائى كه بر عليه رژيم ستم شاهى انجام مى شد شركت ميكرد و با اقوام و خويشان خويش به بحث و گفتگو پيرامون انقلاب اسلامى مى پرداخت. منحرفين را هدايت و مردم را دعوت به شركت درتظاهرات ميكرد، بعد از انقلاب با منافقين به بحث مى پرداخت و چهره منافقانه و ريا كارانه آنها را بر ملا مى نمود.
علاقه اى خاص به امام و شخصيت هاى در خط امام داشت و به آنها عشق مى ورزيد، به فرزندانش علاقه اى بسيار داشت و در تربيت و پرورش آنها دقت بسيارى مى نمود و توجه ويژه اى نسبت به تعليم و تربيت آنها داشت. از همان آغاز كودكى فرزندان خود را براى پاى بند شدن به موازين اسلامى تربيت مى نمود، تا در آينده فردى موثر براى اسلام و مسلمين باشد.
موقعى كه منقضيان 56 به خدمت فرا خوانده شدند او با چهره گشاده از اين دعوت استقبال نمود و عازم خدمت مقدس سربازى شد.
يكى از دوستانش از خاطرات خود را با او در نبرد با كفار بعثى اينطور شرح مى دهد:
((من و او در يك سنگر در جبهه كرخه نور بوديم. روز قبل از شهادت وى ما حمله داشتيم شب آن روز به ما مرخصى دادند، ولى روز بعد دشمن ضد حمله را شروع كرد كه احتياج به نيروى كمكى بود و قرار بود كه از بين ما هم نيرو برود.
شهيد نورمحمد قزوينى صبح، هنگام نماز بچه ها را بيدار كرد، تا نماز بخوانند و ما همه بلند شديم فرضيه دينى خود را بجا آوريم، بعد از صرف چاى سوار بر نفربر شديم و تعداد ما هم 18 نفر بود. او در كنار من نشسته بود كه با دشمن با كاليبر پنجاه رگبار مى زد كه يكى از اين گلوله ها از ميان همه ما پهلوى چپ و قلب او را شكافت و در لحظه هاى آخر گفت: من به آرزوى خود رسيدم و من هم زير گلوى او را بوسيدم و بعد با آمبولانس او را به بيمارستان جندى شاپور شماره 101 اهواز بردند و من هم مجدداً به خط مقدم آمدم.))
سرانجام برادر شهيد نورمحمد قزوينى بعد از مجروح شدن روز 7 مرداد 1360 نداى حق را لبيك گفت و به ديدار خداى خويش شتافت. پيكر پاك او به نوشهر انتقال يافت و با شكوه خاصى در نوشهر تشييع و از آنجا به زادگاهش منتقل و در قبرستان اندرور به خاك سپرده شد.

صحيفه شهداى نوشهر
مركز اسناد بنياد شهيد و امورايثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده