حاج احمد می گفت و بچه ها اشک می ریختند، غوغایی به پا شده بود.
نوید شاهد: قبل از عملیات والفجر هشت، مراسم شب وداع در گردان ۴۱۰ برگزار شد. ابتدا دعای جوشن کبیر خواندیم و سپس حاج احمد برایمان سخنرانی کرد.
 
همان طور که  آرام اشک می ریخت، گفت:«من امشب می خوام با همه ی شما بیعت کنم. شما هم باید با من بیعت کنید. 
شما انسان های با تقوی، شجاع، جنگ جو و استوار اگر دیدید هنگام عملیات زانوی احمد امینی سست شد، دستم را بگیرید. شما بچه های گردان ۴۱۰ نباید اجازه بدهید من سست بشوم. اما من هم با شما بیعت می کنم که شما رو در معرکه ی جنگ تنها نگذارم. قول می دهم کنار شما مردانه بجنگم...»
حاج احمد می گفت و بچه ها اشک می ریختند، غوغایی به پا شده بود.

راوی: همرزم شهید احمد امینی


شهید احمد امینی در اول شهریور ماه سال 1342 در روستای «محمد آباد سفلی» رفسنجان به دنیا آمد. اول بار همزمان با عملیات فتح المبین به جبهه رفت و مجروح بر گشت. کم کم آوازه شجاعتش در لشکر پیچید و همزمان با مرحله دوم عملیات والفجر چهار به فرماندهی یکی از گردان های لشکر 41 ثارالله انتخاب شد .
عملیات والفجر هشت نقطه اوج این مرد بزرگ بود .گردان 410 خاتم الا نبیاء(ص)به فرماندهی او از اروند رود وحشی گذشت و پا به خاک دشمن گذاشت. حاج احمد امینی ،اولین شهید این گردان بود که قطرهای خون پاکش ساحل خیس اروند را زینت داد .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده