همسران شهدا - صفحه 5

همسران شهدا
روایتی شنیدنی از همسر شهید «مجید عبدالملکی»؛

نذر 14 هزار صلوات برای حضور در خط مقدم

همسر شهید «مجید عبدالملکی»، در بیان خاطرات می گوید: شهید عاشق شهادت بود دائماً سفارش می کرد برایم دعا کنید شهید شوم که من هم در مقابل می گفتم امیدوارم که همیشه سالم باشی اسلام به شما نیاز دارد تا اینکه از دوستانش شنیدم برای حضور در خط مقدم 14 هزار صلوات نذر کرده است .
روایتی شنیدنی از همسر شهید «رضا قلی بزم»؛

مراقب دخترم باش

همسر شهید«رضا قلی بزم»، می گوید: همسرم کارگر بود بسیار مهربان و دلسوز. از شهید دو دختر به یادگار مانده است که یک شب به خواب آمد و گفت: مراقب دخترم «حدیث» باش.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «کیانوش کرمی»؛

خداوند کیانوش را صدا زده بود

همسر شهید «کیانوش کرمی»، در بخشی از خاطراتش می گوید: وقتی تلفنی با شهید صحبت می کردیم و از جبهه از او سوال می کردیم جواب می داد حال و هوای اینجا قابل تفسیر نیست انگار خداوند شهید را صدا زده بود.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «نریمان سیفی»؛

شهید، خودش را سرباز امام زمان (عج) می‌دانست

همسر شهید «نریمان سیفی» در بیان بخشی از خاطرات می‌گوید: همیشه می‌گفت از نبود من ناراحت نشوید، من راه خود را انتخاب کرده و سرباز امام زمان (عج) هستم.

صدای زینب| روایتی شنیدنی از همسر شهید «حسینعلی صادقی مقدم»

همسر شهید «حسینعلی صارمی مقدم»، در بیان خاطراتی می گوید: همسرم یک روز برایمان تعریف کرد که در خط مقدم بودم داشتم مسیری را طی می کردم، به یکباره یکی از گام هایم را روی زمین گذاشتم که از پشت صدای دخترمان را شنیدم که می گفت بابا نرو، آرام پایم را عقب کشیدم و زیر پایم یک مین بود.
گفتگوی تصویری با همسر شهید«مرتضی مکفی»؛

دیدن تابوت مرتضی در خواب خبر از آمدن پیکرش را داد

همسر شهید« مرتضی مکفی»، در بیان خاطراتی می گوید: شهید در عملیات میمک به شهادت رسید پیکر شهید را به ما تحویل نداده بودند برای دیدنش خیلی انتظار کشیدیم تا اینکه یک شب نزدیک به اذان صبح به خوابم آمد و من گفتم اع این تویی مرتضی در جواب گفت: بله. که بعد از آن پیکر همسرم را به ما تحویل دادند.

اردوی یک روزه همسران شهدا ی قزوین از نگاه دوربین

به مناسبت بزرگداشت هفته وحدت، اردوی یک‌روزه همسران شهدا ی شهرستان قزوین در موسسه فرهنگی، ورزشی و توانبخشی ایثار استان قزوین برگزار شد.
گفتگوی تصویری با همسر شهید«صادق میرزایی»؛

خبر شهادت همسرم را با گفتن «یا حسین» به من اعلام کردند

همسر شهید«صادق میرزایی» در بیان خاطراتی می گوید: در راه رسیدن به خانه مادر هسرم بودم نگران و آشفته بودم با خودم نذر می کردم که صادق سالم باشد همین که به کوچه رسیدیم چند نفر با لباس مشکی به استقبالم آمدند و باصدای بلند گفتند « یا حسین» آنجا بود که متوجه شهادتش شدم.
گفتگوی تصویری با همسر شهید«علی اکبر ایزدی»؛

همسرم داوطلبانه پُل مجنون را برای رزمندگان احداث کرد

همسر شهید«علی اکبر ایزدی»، در بخشی از خاطرات می گوید: نزدیک به 40 روز در خط مقدم دلسوزانه حضور داشت و 10 روز به مرخصی می‌آمد. اکثر عملیات‌ها را فرماندهی می کرد به یاد دارم که داوطلبانه فرماندهی احداث پُل مجنون را به عهده گرفت.
گفتگوی تصویری با همسر شهید«بهزاد قیاسی»؛

شهید، پنهانی لباس رزمندگان را می شست

همسر شهید«بهزاد قیاسی» در بیان خاطراتی می گوید: یکی از همرزمان شهید برایمان تعریف می کرد که هر شب یکی از رزمندگان پنهانی لباس های ما می شست تا اینکه شخصا تصمیم گرفتم خودم را به خواب بزنم و ببینم چه کسی این کار را می کند دیدم بهزاد است همین که دستش را گرفتم اشک در چشمان جمع شد و گفت نباید کسی این موضوع را بداند وگرنه ثواب این کار از بین می رود.

مسابقه بزرگ کتابخوانی «خداحافظ سالار» برگزار می‌شود

خاطرات همسر سردار شهید حاج «حسین همدانی» در کتاب «خداحافظ سالار» منتشر شد که بر اساس این اثر مکتوب مسابقه بزرگ کتابخوانی «خداحافظ سالار» برگزار می‌شود.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «محمد نعیمی»؛

شهید، قرآن خواندن را به من یاد داد

همسر شهید «محمد نعیمی»، می‌گوید: من سواد خواندن و نوشتن را نداشتم محمد هر وقت به منزل می آمد کتاب قرآن را می آورد و می گفت من از روی قرآن تلاوت می کنم تو گوش بده و یاد بگیر.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «علی اشرف چقا میرزایی»؛

هنوز این کوچه‌ها بوی شهید می‌دهد

همسر شهید در بیان خاطراتی می‌گوید: علی اشرف در محله چقا میرزا کرمانشاه به دنیا آمده است، او بچه هایمان را خیلی دوست داست، بسیار مهربان و ساده بود، از کوچه‌های چقا میرزا که رد می شوم هنوز بوی شهید را احساس می کنم.

اشک‌های بی‌امان| روایتی شنیدنی از همسر شهید «علیرضا شفیع نیا»

همسر شهید «علیرضا شفیع نیا» می‌گوید: برای دریافت واکسن یکی از فرزندانم راهی درمانگاه شدیم که با بسته شدن آنجا مواجه شدیم اخبار صبح را نشنیده بودیم پرس و جو که کردیم به ما گفتند دکتر بهشتی شهید شده، آن لحظه شهید شروع به گریه کرد و اشک ها امانش نمی دادند.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «جواد قدمی»؛

بَدن شهید را تکه تکه به ما تحویل دادند

همسر شهید «جواد قدمی» می‌گوید: با هم به سفر مشهد مقدس و زیارت امام رضا (ع) رفته بودیم همین که برگشتیم صبح روز بعد عازم عملیات میمک شد. در این عملیات صدام تمامی منطقه را بمباران هوایی کرد، طوری که بَدن شهید تکه تکه شده بود.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «مرتضی روحیان»؛

مرتضی، خادم امام حسین (ع) بود

همسر شهید «مرتضی روحیان» می‌گوید: شهید به صورت مداوم در خط مقدم حضور داشت، فقط در ایام دهه محرم به منزل بازمی‌گشت و مستقیم به هیأت می‌رفت و ما تا پایان روز عاشورا ایشان را نمی‌دیدیم ایشان خادم امام حسین (ع) بود.

معرفی کتاب/ «به نام مادر»

کتاب «به نام مادر» اثری از میترا کمالی فر نویسنده ایلامی است که به شرح زندگی و احوال چندتن از همسران شهدا ی جنگ تحمیلی پرداخته است و در 1393 توسط نشر سوره های عشق به چاپ رسیده است.

همسر شهید «محمد علی حمیدی» آسمانی شد

«آمنه مکاری» همسر شهید«محمد علی حمیدی» آسمانی شد.
در نخستین کنگره ملی «شوق دوباره»:

همسران شهدا ی جانباز در آذربایجان‌شرقی تجلیل شدند

نخستین کنگره ملی تجلیل از همسران شهدا ی جانباز با عنوان «شوق دوباره» صبح امروز ۲۲ اسفندماه همزمان با سراسر کشور به صورت وبینار در تبریز، مرکز استان آذربایجان‌شرقی برگزار شد. در این مراسم از سه همسر معزز شهدای جانباز تجلیل شد.

تصاویر| آیین تکریم مادران و همسران شهدا در شهربابک

آیین تکریم مادران و همسران شهدا با حضور «زهرا کافیان» رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران ، امام جمعه و جمعی از مادران و همسران شهدا در محل مسجد نور این شهرستان برگزار شد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه