نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شفاهی والدین شهدا
گفتگوی تصویری با پدر شهید «فرهاد شکریه زاده»؛
پدر شهید«فرهاد شکریه زاده»، گفت: یکی از همرزمان به همراه یکی از نیروهای نظامی خبر شهادت فرزندم را به ما دادند راهی بیمارستان ارتش شدم هشت نفر با هم شهید شده بودند وقتی پیکرش را دیدم سرفرزندم از تنش جدا شده بود از یک خال زیر یکی از چشمانش او را شناسایی کردم.
کد خبر: ۵۲۷۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
ضیاء اسدزاده مادر شهید «هدایت تیغی» می‌گوید: «وقتی می‌خواست به جبهه برود برایش جشن گرفتم و قربانی کردم تا به‌سلامت برگردد، ولی نمی‌دانستم این آخرین دیدار من با پسرم است. هفت روز بعد از عید شهید شد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۷۸۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۷

خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید «محمد اسماعیل بگی» درباره نحوه شهادت فرزندش گفت: بدون اجازه من و با دستور امام به جبهه رفت و پس از ۱۵ روز پیکر غرق خونش بازگشت.
کد خبر: ۵۲۷۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران قرچک از برگزاری طرح «راویان نور» در این شهرستان خبر داد و گفت: «این طرح به منظور ضبط خاطرات شفاهی والدین معظم شهدا و جانبازان هفتاد درصد اجرا خواهد شد.»
کد خبر: ۵۲۷۷۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۵

زمانی که از پادگان برگشت همراهش یک اسلحه کمری بود که خودش را برای رفتن به میدان جنگ آماده کرده بود. برایش گفتم مادر جان این خطرناک است چرا همراه خود حمل میکنی؟ گفت: نگران نباشید من به میدان می روم و آرزوی شهادت دارم. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید گرانقدر را می بینید.
کد خبر: ۵۲۷۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۴

شهید «ابوالفضل محمدیان» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام خاطراتی از خواب خود را روایت می‌کند: «یک شب خواب ابوالفضل را در کنار یک حاج آقا نورانی دیدم. لحظه‌ای گذشت و یک سنی از آسمان به زمین آمد. حاج آقایی که چهره‌ای نورانی داشت، به من گفت مادر از شیربرنج و فیرینی این سینی، هر کدام را دوست داری بخور. این‌ها همه صبر خدایی است. من شیربرنج را خوردم و این سینی به آسمان رفت.»
کد خبر: ۵۲۷۴۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۷

شهید «ایرج میرزا » از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام خاطره‌‍ای از فرزندش روایت می‌کند: «ماه محرم بود؛ روبه‌رو منزل ما هیئت حسینی کردنشینان برپا شده بود. در آخر مراسم، زمانی‌که اهالی هیئت از رفتگان خود یاد می‌کردند؛ به‌جای نام پسرم محمود که در تصادف فوت کرده بود، از نام ایرج یاد کردند. همان شب خواب ایرج را که هنوز در جبهه بود را دیدم که می‌گفت: مادر جان من همیشه سر سفره شما هستم.»
کد خبر: ۵۲۷۴۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۳

خاطرات شفاهی؛
پدر شهید «تقی فرهادی» در خاطرات خود می گوید: ما همگی بصورت داوطلب بخاطر قرآن و اسلام و امام خمینی (ره) عازم جبهه شدیم. قبل از اعزام به پسرانم گفتم که شما نیایید بمانید و جای من را در خانه پر کنید. اما هیچکدام قبول نکردند و همگی عازم شدیم. در ادامه فیلمی از گفتگو با پدر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۷۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۳

خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(3)
مادر شهید «تیمور انصاری» در خاطراتی از فرزندش می گوید: طوری برای رفتن به جبهه با دوستانش علاقه نشان می داد که درس و مدرسه را رها کرد و رفت. در نهایت نیز نه نامه اش آمد نه خودش.
کد خبر: ۵۲۷۳۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۲

خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(2)
مادر شهید امیر کریمی در خاطراتی از فرزند خود می گوید: هر چه لازم داشتیم فقط کافی بود به زبان بیاوریم آنوقت او همه تلاشش را می کرد تا آن را برایمان فراهم کند. او هیچ وقت حرفم را زمین نمی انداخت.
کد خبر: ۵۲۷۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «حسن کریم بیگی» از شهدای ارتش جمهوری اسلامی است که بهمن ماه 1381 در حین رفتن به سنگر کمین بر اثر برخورد با مین به جای مانده از جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر بزرگوار شهید می گوید: تکبر نداشت به هر چیزی قانع بود، متواضع و فروتنی وصف ناشدنی در بین اقوام و دوستان و بستگان به نیکی از وی یاد می شود کارهای فردی خود را شخصاً انجام می داد. روز عاشورا و شب شهادت حضرت فاطمه(س) هر سال خون اهداء می کرد. فیلم خاطرات والدین این شهید والامقام در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۲۷۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۹

قسمت سوم گفتگو با مادر شهید «محمدعلی مشهد»
سردار شهید «محمدعلی مشهد» متولد روستای امیرآباد از توابع شهرستان دامغان از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر از وساطت امام خمینی (ره) برای اعزام فرزندش به جبهه برای‌مان روایت می‌کند. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت سوم این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۲۷۰۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۸

خاطرات شفاهی؛
مادر شهید «گلاب حبیبی آذر» در خاطرات خود می گوید: زمانی که با فرزندم تلفنی صحبت می کردم برایم گفت که مادر هفت روز دیگر خدمت سربازی ام تمام می شود، آماده هستی برای من عروسی بگیری؟ من هم گفتم بله عزیز دلم همه چیز مهیا است. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۶۹۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید حمید یوسفی فرزند نادر سی ام فروردین سال ۱۳۴۷ در روستای ماژین شهرستان ایوان دیده به جهان گشود. وی که تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داده بود در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بنا براحساس وظیفه شرعی به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و به عنوان نیروی پیاده به فعالیت‌های رزمی جهادی پرداخت این شهید گرانقدر سرانجام در پانزدهم دی ماه ۱۳۶۶ در منطقه زبیدات دهلران در حین دفاع تز وطن مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای شهرستان ایوان قرار دارد. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۶۸۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۶

رئیس اداره هنری اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران اصفهان گفت: دهمین طرح پروژه  ثبت و ضبط تاریخ شفاهی والدین معزز شهدا در قالب تدوین مصور خاطرات مستند در سطح بنیاد شهرستان‌های استان کلید خورد.
کد خبر: ۵۲۶۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مرجان فرجی مادر شهید «غلامعلی رسولی» نقل می‌کند: «وقتی که سن و سالی نداشت به من می‌گفت: مامان جان وقتی من بزرگ شدم، شما را به روشنایی و خوشبختی می‌رسانم. این جمله را آن زمان درک نمی‌کردم. وقتی غلامعلی به شهادت رسید. فهمیدم با شهادتش مرا خوشبخت کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۶۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
کلثوم میرزایی مادر شهید «قربانعلی خالقی» می‌گوید: «وقتی به مرخصی می‌آمد به او می‌گفتم: من آرزو دارم تو را در لباس دامادی ببینم. او می‌گفت: تا جنگ تمام نشود ازدواج نمی‌کنم. چون می‌دانم به شهادت می‌رسم. او نمونه واقعی بسیجی خستگی‌ناپذیر بود.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۶۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صغری تاجیک مادر شهید «محمد قمی‌جنگلی» میگوید: «کسانی که محمد را می‌شناختند، به من می‌گفتند: خوشا به سعادت شما که چنین فرزندی را تربیت کرده‌ای که در راه رضای خدا جانش را معامله کرده است.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۶۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا | قسمت ۱۶
مادر شهید «غلامعلی صفری» نقل می‌کند: پسرم خیلی دلش می‌خواست به جبهه برود، ولی نگران من و خواهرانش بود. من به او گفتم نگران ما نباش و به ندای دلت گوش بده. در ادامه فیلم کامل این مصاحبه را می‌بیند.
کد خبر: ۵۲۶۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰

خاطرات والدین شفاهی والدین شهدا | قسمت 14
پدر شهید «احمدرضا علوی فر» نقل می کند: «پسرم به امام و جمهوری اسلامی بسیار حساس بود و در وصیت نامه‌اش نوشته بود شما را به رفتن به مسجد و حجاب سفارش می‌کنم.»
کد خبر: ۵۲۶۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰