خواهر شهید «قربانعلی امینی» میگوید: برادرم بعد از اولین اعزام به مرخصی آمد بعد از اتمام مرخصی میخواست برود پدرم گفت برای چه داری میروی. من همین یک پسر را دارم ایشان گفت: «اگر همه بگویند من یک پسر دارم و اجازه ندهند، جواب امام را چه کسی میدهد؟ من باید بروم.»